Skip to content Skip to sidebar Skip to footer

Tag: جورج لوکاچ

شکل‌های زندگی: لوکاچ و پدیده رمان/ نادر شهريوري (صدقي)

«خوشا به سعادت دوران‌هایی که آسمان پرستاره نقشه تمام راه‌های ممکن است! خوشا به سعادت دوران‌هایی که راه‌هایش با نور ستارگان شروع می‌شود! جهان پهناور است اما چون خانه می‌ماند». جملات لوکاچ اشاره به گذشته دارد؛ به دوران‌هایی که زمین و آسمان، سوژه و ابژه در هماهنگی کامل و در یک همبودی به سر می‌برند…

Read more

رئالیسم؛ ارتباط سالم با واقعیت یا وجه بیمارگون مالیخولیایی / محسن ملکی

معمولاً می‌گویند با مدرنیسم متوجه می‌شویم که دیگر نمی‌توان به ثبت سادۀ واقعیت روی آورد؛ باید به سراغ واقعیت درونی رفت و با درک جدیدی از زمان، ذهن شخصیت‌ها را کاوید، چراکه واقعیت در جهان مدرن پس از جنگ جهانی و آشوب‌های آغاز قرن بیستم از دست رفته است.

Read more

در جست‌وجوی نویسنده، منتقد و روشنفکر / لوکاچ منقد یا فیلسوف؟

مطالعه نقد ادبي ماركسيستي و جامعه‌شناسي ادبيات به‌طور قطع مستلزم درنظرگرفتن جرج لوكاچ به‌عنوان چهره‌اي سرشناس و محوري است. لوكاچ، كه در زمره پيشتازان در تعميم ماركسيسم از اقتصاد و سياست به حوزه‌هاي اخلاق، زيبايي‌شناسي و ادبيات است، در نقد خود، تاكيد ويژه‌اي بر زمينه اجتماعي اثر دارد و از اين حيث منتقدي هنجارگذار محسوب…

Read more

کاسیرر، لوکاچ و بازیابی زیباشناسی الگویی / نوشته کای هامرمایستر

مکاتب نوکانتی آلمانی، به‌طور کلی علاقه چندانی به مسائل زیباشناختی ندارند. [از دید آنان] زیبایی و هنر، همواره جایگاهی فرودست را نسبت به معرفت‌شناسی و اخلاق داشته‌اند. استثنائات این بحث، یکی پژوهشگر [آراء] کانت، ارنست کاسیرر است، و دیگری گئورگ لوکاچ جوان که او نیز حیات فلسفی خود را متاثر از نوکانت‌گرایی آغاز نمود.

Read more

رمان از نگاه جرج لوکاچ

لوکاچ چه در دوره هگلی و چه در دوره مارکسیستی اش، به پیوند میان رمان و جامعه مدرن باور داشت. او این عبارت هگل را نقل می کند که رمان «حماسه بورژوایی» است. البته لوکاچ در دوره پیش مارکسی خود نه از جامعه سرمایه داری که از جامعه مدرن و از جامعه بورژوایی و اشکال…

Read more

نگاهی جامعه شناختی به دنیای داستانی لئو تولستوی

تحول جامعه بورژوایی پس از انقلاب 1848 شرایط ذهنی امکان ظهور رئالیست را از بین برد. اگر این زوال را از دیدگاه ذهن نویسنده بررسی کنیم، در نخستین وهله مشاهده می‌کنیم که نویسندگان اروپایی در این دوره هرچه بیشتر به تماشاگران محض و بینندگان فرایند‌های اجتماعی تبدیل می‌گردند، درست برعکس رئالیست‌های پیشین که این فرایندها…

Read more