رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: داستان ايراني

داستانی از کاظم تینا تهرانی: «پدر و پسر و آینه»

این داستان کوتاه در میانه‎ی دهه چهل در مجله‎ی (یا به عبارت درست تر جُنگ) آرش منتشر شده. در میانه‎ی دهه پنجاه کاظم تینا با جمع آوری داستانهای پراکنده خود در نشریات و جنگ های گوناگون، مجموعه داستان « شرف و هبوط و وبال» (1355) را منتشر کرد که این داستان در این کتاب نیز…

ادامه مطلب

داستان امروز (۱): یک شکم سیر، گریه

تاکنون جای داستان‎‎های نویسندگان امروز در «مد و مه» خالی بوده، بازخوانی داستان به نویسندگان خارجی اختصاص داشته و داستان آدینه نیز به نویسندگان به نام نسل‎های گذشته که اغلب در میان ما نیستند. اما از امروز با بازگشایی بخش داستان امروز در «مد و مه» به سراغ آثار نویسندگان این سالها می‎رویم. البته قرار…

ادامه مطلب

داستان آدینه(۲۵):«دو طوطی» اثری منتشر نشده از ابراهیم گلستان

بیست و پنجمین داستان آدینه‎ی «مد و مه»، اولین داستان ما در سال جدید، اثری ویژه از ابراهیم گلستان است. ویژه بدین معنا که این داستان کمتر دیده و خوانده شده است. اثری که در هیچ یک از کتابهای داستانی گلستان نیامده و از این منظر می‎توان آن را اثری منتشر نشده به حساب آورد.…

ادامه مطلب

نگاهی به داستان «زیر باران» از کتاب «کافه پری دریایی» اثر میترا الیاتی

این یادداشت را در حالی درباره‎ی مجموعه داستان «کافه پری دریایی» می نویسم که به چاپ سوم رسیده و بدین اعتبار می‎توان گفت که خوانندگان خود را یافته و توسط مخاطب خاص و عام هم دیده شده.  شاخص‎ترین ویژگی مضمونی داستانهای میترا الیاتی در این مجموعه، تم اجتماعی آنهاست. او در این داستانها به مسائل…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۳): «شهر فرنگ» نوشته ی ا. پرتواعظم

در بخش بازخواني داستان مي‎كوشيم در كنار داستانهاي نويسندگان مطرح، به ويژه از نوع ايراني‎اش، عنايت خاصي هم به نويسندگاني داشته باشيم كه كمتر شناخته شده و يا مهجور مانده‎اند، نويسندگاني كه در يك دوره‎ي كوتاه و يا بلند زماني داستانهايي را منتشر كرده‎اند و بعدها نيز از ياد رفته‎اند، و متاسفانه نسل جوان امروز…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۲): «اندوه» نوشته ناصر نیر محمدی

«... آه ديريست كاين قصه گويند/ از بر شاخه مرغي پريده/ مانده بر جاي از او آشيانه.» نيما- چند دقيقة پيش بود كه جنازه او را دفن كردم و باز بمن ميگويند كه او را ديده‌اند و يا او را مي‌بينند! چه كسي ممكن است كه او را ديده باشد و يا چه كسي ممكن…

ادامه مطلب