برادر غلامحسین ساعدی از به سرقت رفتن دستنوشتهها، عکسها و آثاری مربوط به این نویسنده خبر داد.
«دو سال پیش شخصی در تماس تلفنی با من، خود را محقق و نویسندهای معرفی کرد که به قصد پژوهش دربارهی زندگی و آثار غلامحسین ساعدی خواستار ملاقات و ضبط صحبتهایم دربارهی برادر است. با پرسشوجوهای پیش از…
گفتگوی زیر یکی از آخرین گفتگوهای ساعدی و ایضا یکی از خواندنی ترین هایی آنهاست، چرا که ساعدی در آن نه تنها از آثار خود سخن به میان آورده بلکه نظر خود را در باره اغلب داستان نویسان ایرانی نیز به شکلی روشن و صرح بیان کرده است و همین نکته از این گفتگو متنی…
آن شب سرد زمستانی هرگز از خاطرم نمیرود. شبی که با «خسرو شکیبایی» از کافهای محقر در مقابل سینما عصرجدید آغاز شد و در ادامه به دیداری شتابزده با «داریوش مهرجویی» به هنگام ورود به سینما گره خورد. همانجا بود که در آن ازدحام تماشاگران جشنواره، مهرجویی خطاب به شکیبایی گفت: «میتوانم روی تو حساب…
نوشته زیر یکی از تاثیر گذارترین و بهترین روایت هاست درباره روزهای آخر عمر غلامحسین ساعدی، سالها از نخستین انتشار آن در کلک می گذرد اما هنوز خواندنی ست، هر چند خواندن آن بیش از اینکه لذت بخش باشد، سرشار از اندوه است. چرا که ما را در حال و احوال روزهای آخر ساعدی شریک…
مهمترین مضمون داستانهای بهرام صادقی ذهنیت بازماندگان نسل بعد از کودتای ۲۸ مرداد است. آرمانها از دست رفته، روشنفکران هزیمت کردهاند و عدهای از آنها برای گذران زندگی کارمند شدهاند. در همان حال لایه اجتماعی تازهای هم پدید آمده که از یک رفاه نسبی برخوردار است.
حسن عابدینی در «صد سال داستاننویسی در ایران» مینویسد:…
خاطراتی از فصل اول کانون نویسندگان ایران 1349-1346
هرچند که تشکیل کانونهای مستقل و غیر دولتی در عرصه هنر و ادبیات، در کشور ما همواره با چالشهایی اساسی از درون و بیرون روبهرو شده، اما این مسئله مانع از آن نمیشود که بتوان از کنار اهمیت وجود داشتن چنین تشکیلاتی که بهنوع حافظ منافع صنفی…
صحنه راهروی درازی است که اشخاص از طرف چپ وارد و از طرف راست خارج میشوند. در طرف راست دیوار، روبروی تماشاچیان، چند حفرهی گور مانند بطور سرپاکندهاند؛ بلندی این حفرهها هم قد یک آدم معمولی است.
در طرف چپ صحنه، دو مرد درشت هیکل، بفاصلهی دومتر از یکدیگر ایستادهاند. از جلوهر کدام زنحیری از…
آدمها: عروس. داماد.
[اتاق هشت گوشی با سقف گنبدی شکل که به یک هشتی قدیمی بیشتر شبیه است تا به یک اطاق. در سنگین و کهنهای با حلقهی فلزی بزرک که در دیوار مقابل کار گذاشتهاند.
اتاق پر است از خرتوپرت اشیاء کهنه و فرسوده که از اجداد داماد بارث رسیده است. گردوخاک حدود تمام اشیاء را…
انتشار نامههای خصوصی (دوستانه و یا عاشقانه) چهره های نامدار و کنجکاوی برانگیز دو سه دههای بیشتر نیست که در ایران دیده میشود؛ تازه نهم با کلی اگر و اما و البته اظهار نظرهای موافق و مخالف درباره این کار. این مسأله بیش از هرچیز ناشی از آن تعصبیست که همواره در کشور ما نسبت…
غلامحسین ساعدی داستان کوتاهنویسی بود چیرهدست، یکی از چهرههای شاخص در میان نویسندگانی که آثار خود را در دهه سی و چهل و پنجاه نوشتند، و نسلی تکرار ناپذیر نیز به نظر میرسند، داستانهای کوتاهی که در سالهای دور و نزدیک بسیار خوانده شده و هنوز نیز خوانده میشوند. برای بیست ششمین داستان آدینهی «مد…
امروز 24 دی ماه 1389، غلامحسین ساعدی هفتاد و پنج ساله شد. در حالی که قریب بیست و پنج سال است که روی در نقاب خاک کشیده. مرگی که بسیار تلخ و جانگداز بود چرا که ساعدی در تنهایی و غربت با زندگی وداع کرد، آن هم در زمانی که سخت دلتنگ وطن بود و…
بسیار شنیدهایم که گفتهاند، جایزه نوبل به دلیل عدم توجه کافی به بورخس، همیشه به او و ادبیات داستانی به دلیل ندادن جازهای که حقش بود، بدهکار ماند. بیاغماض جایزه نوبل این بدهکاری را نسبت به ادبیات ما و احمد شاملو نیز دارد. بیشک شاملو در دو دهه پایانی عمرش به مرز آن کمال و…
«یک نویسنده یک داستان» این هفته را به دلیل مصادف بودن آن با سالمرگ دکتر غلامحسین ساعدی، به داستان کوتاه «ساندویچ» اثری از این نویسنده بزرگ و فراموش نشدنی اختصاص دادیم، نویسندهای که دردمندانه زیست و دردمندانه با زندگی وداع کرد. در کنار این داستان یادداشتی هم درباره ساعدی خواهید خواند، با عنوان: «حکایت مسافری…
در فضای ادبی امروز با طیفها یا جریانهای گوناگونی روبرو هستیم، جریانهایی که برخی در عین برخورداری از نقاط اشتراک فراوان، ظاهرا بیشتر علاقه دارند به اختلاف سلیقههای اغلب بسیار جزیی بپردازند، تا نقطه اشتراکهای بسیاری جدی، البته کم نیست مواردی هم که این اختلافها سابقه ادبی نداشته و بیشتر شخصی و ناشی از سوءتفاهمهاییست…
می گویند بهترین محک برای نشان دادن عیار آثار هنری و حاصل کار یک هنرمند، زمان است؛ این که در برابر گرد وغبار رخدادها و تغییر و تحولات ایام، چه میزان زنگار بر آنها مینشیند. قریب به چهار دهه از مرگ جلال آلاحمد گذشته و همچنین نیم قرن از نوشته شدن بسیاری از آثارش، سپری…