رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: نوشتن

«منِ عزیز»: نامه‌های یک رمان‌نویس به خودِ آینده‌اش

اگر اهل خاطره‌نوشتن باشید، حتماً می‌دانید که عمومی‌ترین احساسی که هنگام خواندن نوشته‌های گذشته به آدم دست می‌دهد این است: «خدایا! چقدر احمق بودم!» اما اگر دربارۀ خود آینده‌مان نوشته باشیم، داستان جالب‌تر هم می‌شود. خود گذشته‌مان را می‌بینیم که برای آیندۀ خیالی‌اش رؤیا می‌بافد و بعد یادمان می‌آید که زندگی چقدر فراز و نشیب…

ادامه مطلب

بزرگترین نویسندگان نیز در نهایت تکنیسین هستند!

اگرچه به کاربستنِ روش‌های آماری برای تحقیق در ادبیات چیز عجیبی به نظر می‌رسد، اما کتاب تازه‌ای که در این زمینه به چاپ رسیده است، نشان می‌دهد چنین تحقیقاتی می‌تواند در عین جذاب بودن، فوایدی هم داشته باشد. ممکن است دانستن اینکه کلمۀ محبوب ویرجینیا وولف «تاقچه» بوده است، شما را نویسنده نکند، اما احتمالاً…

ادامه مطلب

۱۴ نکته‌ی درباره‌ی یادداشت‌نویسی حرفه‌ای

آن مقدار که یادداشت‌نویسی به مهارت در نویسندگی نیاز دارد، کتاب و مقاله ندارد. با نظر به تفاوت مؤلف و نویسنده، یادداشت‌نویسی هنر نویسندگان حرفه‌ای است؛ اما هر محققی می‌تواند قلم تألیف به دست بگیرد و کتاب و مقاله بسازد؛ هرچند که در نویسندگی مهارت نداشته باشد

ادامه مطلب

نوشتن برای پول / پول همه چیز را کثیف می کند حتی نوشتن را!

بارها به ما گفته‌اند که نویسندگیِ خوب زادۀ عشق است نه آز. اما این تصویرِ رمانتیک از نویسنده‌ای که، بی‌چشم‌داشت به پول، سخت کار می‌کند داستانی بیش نیست، داستانی که ریشه‌های آن به چند هزاره قبل‌تر بازمی‌گردد و امروز نیز با اثرات آن درگیریم. اگر پولْ همه‌چیز را می‌آلاید، چرا نتواند نوشتن را نیز بیالاید؟…

ادامه مطلب

نوشتن از نگاه آلن رب گریه / ترجمه ای از زنده یاد ابوالحسن نجفی

ما در این‌جا سخن‌های بسیار جالبی شنیدیم. اما من نمی‌توانم از ابراز این تعجب خودداری کنم که از زبان اکثر سخنرانان اهل شوروی، انتقادهای بسیار تندی نسبت به کوشش‌ها و پژوهش‌های ادبیات نو شنیدم که عیناً به انتقادهایی می‌مانست که در جامعه بورژوایی غرب از ما می‌کنند. این‌جا، هم‌چنان‌که آن‌جا، “بی‌فایدگی” و “صورت پرستی” (فرمالیسم)…

ادامه مطلب

کارگاه های داستان نویسی به روایت شیوا ارسطویی

در سال‌های اخیر مدام از طرف رسانه‌ها با سوال‌هایی مواجه می‌شویم با این مضمون که کارگاه‌های داستان‌نویسی به چه دردی می‌خورند؟ یا اینکه اساسا به دردی می‌خورند یا نه؟ به‌تازه‌گی با پرسش‌هایی جدید نیز روبه‌رو می‌شویم. در مورد تعدد و تکثر این کارگاه‌ها و تاثیر مخرب آنها بر آثاری که قرار است به وجود بیایند.…

ادامه مطلب

اگر ادبیات وجود نداشت. . .

این نوشته پیشگفتاری است که دوریس لسینگ، برنده‎ی جایزه‎ی نوبل در ادبیات سال 2007 بر فرهنگ راهنمای ادبیات انگلیسی کیمبریج نوشته است. این کتاب، چاپ جدید فرهنگی است که حدود بیست سال پیش از سوی دانشگاه کمبریج انگلستان به چاپ‎ رسید و چندی پیش به شکلی کامل‎تر و به روزتر به سرپرستی ایان اوزبی انتشار…

ادامه مطلب

«نوشتن و رئالیسم»؛ مقاله ای از برتولت برشت

اکنون مفهوم “رئالیسم” موردنظر ماست؛ مفهومی‎ قدیمی که توسط افراد بسیاری برای بیان مقاصد متعددی مورد استفاده قرار گرفته است و قبل از آن‎که ما آن را به کار بگیریم باید مفهوم فوق را از موارد نامربوط و اضافی پاک سازیم. این کار لازم است، زیرا وقتی فردی‎ مایملکی را به ارپا می‎برد ناگزیر باید…

ادامه مطلب

«ریسک نوشتن» از نگاه هاینریش بل

نویسنده : هاینریش بل نویسنده : مارولالایان ریسک نوشتن ٌ هانریش بل/ترجمه‎ی مار و لالایان هفت سال پیش به دیدن سردبیر مجله‎ی معروفی رفتم‎ که می‎خواستم نوشته‎ای را به او ارائه دهم؛ به محض این که‎ اجازه‎ی ورود گرفتم، دست‎نویس را تقدیم او کردم-یک‎ داستان بود-اما او اصلا به آن نگاه نکرد، آن…

ادامه مطلب

اضطراب نوشتن

محصور در میل به نوشتن، حتی محصور در لزوم نوشتن و مضطرب از این‎که نتوان نوشت. نوشتن هر چیزی، موقعیتی است‎ که نزد بار تلبی مشاهده می‎شود، نویسنده‎ای که دائما تکرار می‎کند:«می‎خواهم ننویسم». بی‎شک در نوشتن لذتی نهفته است، اما اضطرابی که نزد تعداد زیادی از نویسندگان به‎وجود می‎آید، اشکال متفاوتی دارد و عادت‎ها و…

ادامه مطلب