بازخوانی داستان (۲۰): «اپرای ماه» اثر ژاک پره ور
ترجمه لیلی گلستان
روزی بود، روزگاری بود. پسر کوچولوئی بود که زندگیِ خوشی نداشت، و جائی میزیست که آفتابِ کافی بهآن نمیتابید. هرگز پدر و مادرش را نشناخته بود، و پیشِ کسانی زندگی میکرد که نه خوب بودند و نه بد. کارشان زیاد بود و…
ناگفته های سیمون دوبوار درباره زندگی، عشق، فمنیسم، ادبیات و سارتر
از واقعیت مرگ می ترسم (بخش اول)
«سیمون دوبوار»، فیلسوف و نویسنده فرانسوی که عنوان «مادر فمینیسم» را یدک میکشد، پس از ناکام ماندن تلاشهایش برای فرار از مصاحبه با «مارلین گوبیل» روزنامهنگار کانادایی، سرانجام به سخن میآید و ناگفتههایی خواندنی را از…
مقالهای از «ژرژ پوله»* به مناسبت انتشار ترجمهای از رمان «آمینادبِ» موریس بلانشو
«موریس بلانشو» رماننویس/ ترجمه: مهدی امیرخانلو
موریس بلانشو هم منتقد است و هم رماننویس و این یعنی که او رماننویسی است که فرصت تامل در اصول هنر خود را داشته است. در نتیجه، از میان تمام نویسندگان معاصر ادبیات داستانی فرانسه،…
مارسل پروست: یک زندگی
مرتضی هاشم پور
ژان ایوتادیه یکی از سرشناسترین نویسندگان و پژوهشگران زندگی و آثار پروست است. وی در سال ۱۹۳۶ به دنیا آمد و در کالج سن لوئیز گانزاگ و سوربون تحصیل کرد. او از سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۶ رییس بخش فرانسوی دانشگاه قاهره بود. از ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۱ مدیر…
چگونه میتوان نیم کیلو «اولیس» و دو و نیم کیلو «در جستجو…» را بلعید!
راههای خواندن دو شاهکار غیر قابل خواندن!/ ماریا رز مانکوزو
ایرانی جماعت سالهاست چشم انتظار «اولیس» جویس لحظه شماری میکند، شاید که یا ممیز ارشاد انصاف به خرج بدهد و از خیر جرح و تعدیل این یکی بگذرد و یا…
تصویر زن در ادبیات کهن فارسی و رمان معاصر ایرانی (بخش اول)
آذر نفیسی/ ترجمه: فیروزه مهاجر
رمان شهرنوش پارسی پور، طوبا و معنای شب، با چند تصویر گیرا شروع میشود. آغاز رمان مقارن با پایان سلسله قاجار است، وقتی که اندیشه غرب و شیوههای جدید زندگی مستقیما شروع به تأثیر نهادن با جامعه…
کهنه کتاب (۳): «سیاحت نامه ابراهیم بیک» اثر زین العابدین مراغه ای
ادبیات در خدمت اصلاح جامعه/ حمید رضا امیدی سرور
اگر انقلاب مشروطه را سرآغاز یک دگرگونی سیاسی و اجتماعی در جامعه ایرانی بدانیم، در حوزه ادبیات نیز باید مقامی اینچنین برای انقلاب مشروطه و پیامدهای فکری و فرهنگی اش، در نظر گرفت…
سفر به انتهای شب» شاهکار سلین از نگاه پل نیزان
ترجمه: افشین جهاندیده
این رمان خارق العاده اثری است برجسته با قدرت و غنایی که کوتهفکران موفرفری ادبیات بورژوایی ما را با آن آشنا نمیکنند. هزاران بیاعتنایی تحمیلی نیز نمیتواند مانع از آن شود که ما از این کتاب استقبال کنیم، آن هم به…
یادی از گریهدارترین فیلمهای تاریخ سینما
مروری بر غمگین ترین فیلمهایی که در تاریخ سینما ساخته شده اند
فیلمهای دراماتیک یکی از شکل های نمایشی است که ریشه در مناسک یونان باستان دارد . تم غالب در اینگونه فیلمها تقدیر و ناتوانی انسان است که به گونه تأسف و غم مخاطب را برمی انگیزد…
نگاهی جامعه شناختی به دنیای داستانی لئو تولستوی
جورج لوکاچ / اصغر مهدیزادگان
تحول جامعه بورژوایی پس از انقلاب ۱۸۴۸ شرایط ذهنی امکان ظهور رئالیست را از بین برد. اگر این زوال را از دیدگاه ذهن نویسنده بررسی کنیم، در نخستین وهله مشاهده میکنیم که نویسندگان اروپایی در این دوره هرچه بیشتر به تماشاگران…
نگاهی به زندگی و فیلم های هامفری بوگارت
شمایل ضد قهرمان تنها و تلخ اندیش
«من برای هیچ کس جانام را به آب و آتش نمیزنم … دیگر برای هیچ چیز نمی جنگم، فقط برای خودم!» این یکی از معروفترین دیالوگ های اوست، در نقش عاشقی شکست خورده و غزلت گزین در فیلم فراموش…
نگاهی به زندگی و آثار خوان رولفو
جیسن ویلسون/ مترجم: عبدالله کوثری
خوان رولفو نویسندهی حرفهای نبود. حرفهای به این معنی که کارش نوشتن باشد واز این راه گذران بکند. او به مشاغل متعدد روی آورد، از جمله کار کردن در ادارهی مهاجرت، بعد استخدام در کارخانهی لاستیکسازی گودریچ و آنگاه استخدام در ادارات…
فئودور داستایفسکی؛ نویسندهی رنج و محنت
سعید رضوی
«جنایت و مکافات» چرا نوشته شد و نویسنده در این کتاب چه رسالتی را می خواست بیان کند؟ برای پی بردن به سبب انتشار کتاب، نخست باید خود داستانسرا را شناخت. در میان نوابغ ادب روسیه، شاید هیچیک به اندازه ی داستایفسکی رنج زندگی و محنت…
«خشت و آینه» به روایت ایراهیم گلستان؛ در نشست مدرسه فیلم لندن
اصغر فرهادی مخش کار میکند، اما دیگران مثل اینکه این جور نیستند!
ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز شاخص ایرانی ۱۶ژانویه در برنامه نمایش فیلم «خشت و آینه» در سالن نمایش فیلم مدرسه فیلم لندن (London Film School) شرکت کرد. ترتیب دهندگان این…
سینما بهشت (۲): «روزی روزگاری در امریکا» سرجیو لئونه
یه همراه: مرثیه برای قهرمان مغلوب / امیر عزتی
یکی از محبوبترین فیلمها در میان منتقدان و علاقمندان سینما، شاهکاری برای بارها و بارها دیدن. در ژانر خود و در سالهای تولید آن، تنها رقیب جدیاش پدرخوانده ی کاپولاست، شاید برخی پدرخوانده را به این…
غلامحسین ساعدی؛ آخرین روزها
گوهر مراد در غربت / مهستی شاهرخی
نوشته زیر یکی از تاثیر گذارترین و بهترین روایت هاست درباره روزهای آخر عمر غلامحسین ساعدی، سالها از نخستین انتشار آن در کلک می گذرد اما هنوز خواندنی ست، هر چند خواندن آن بیش از اینکه لذت بخش باشد، سرشار از اندوه است.…
سیمین دانشور به روایت سیمین دانشور
از روزگار رفته...
اولین اثرم یک مجموعهی داستان بود، زیر عنوان «آتش خاموش» که در سال ۱۳۲۷ منشتر گردید. داستانهای آن مجموعه خام؛ ناپخته و فاقد جهانبینی فلسفی و دید اجتماعی بود، چرا که فاقد تجربهی کافی در این فن بودم.
مجموعه «شهری چون بهشت» یادگاری است از…
یک تک گویی – یک اجرا: «خیلی به تو فکر می کنم»
آرتورمیلر/ ترجمه: لاله خاکپور
این تک گویى به عنوان جلوهاى از همبستگى با واسلاوهاول، براى اجرا در فستیوال تئاتر آوینیون در ۲۱ جولاى ۱۹۸۲ نوشته شده.
***
نویسنده وارد مىشود. پیراهن و شلوار به تن دارد. دستهاى نامهی پستى به همراهش…
یک تک گویی – یک اجرا: «خیلی به تو فکر می کنم»
آرتورمیلر/ ترجمه: لاله خاکپور
این تک گویى به عنوان جلوهاى از همبستگى با واسلاوهاول، براى اجرا در فستیوال تئاتر آوینیون در ۲۱ جولاى ۱۹۸۲ نوشته شده.
***
نویسنده وارد مىشود. پیراهن و شلوار به تن دارد. دستهاى نامهی پستى به همراهش…
آنگاه که فدریکو گارسیا لورکا بر زمین افتاد
محبوب اسپانیایى!/ ترجمه: علی امینی نجفی
فدریکو گارسیا لورکا را در ایران بسیاری با ترجمه و همچنین دکلمه برخی از اشعارش توسط احمد شاملو میشناسند. به خصوص شعر معروف در ساعت پنج عصر او که در سایت «مد و مه» نیز آن را منتشر کردهایم.
لورکا…
نوشتن و رئالیسم»؛ مقاله ای از برتولت برشت
ترجمهی زیبادخت زهرهوندی
اکنون مفهوم “رئالیسم” موردنظر ماست؛ مفهومی قدیمی که توسط افراد بسیاری برای بیان مقاصد متعددی مورد استفاده قرار گرفته است و قبل از آنکه ما آن را به کار بگیریم باید مفهوم فوق را از موارد نامربوط و اضافی پاک سازیم. این کار…
همیشه جای نقد صریح و بی تعارف خالی بوده!
در حاشیه نشست نقد از پائولو کوئلیو متنفرم !
حمید رضا امیدی سرور:
جلسه بسیار خوبی بود، همانطور که پیشبینی میکردم، ممنونم که خانم زرلکی و خانم علیزاده برای این جلسه وقت گذاشتند و خوشحالم که بیتعارف و صریح هم نقد کردند، نقدی که…
نامهای از توماس مان؛ دربارهی گریز به زندگی
به اریکا و کلاوس مان /ترجمهی محمد ظروفی
فرزندان عزیزم
عزیزان من، خوب میدانید که کتابی باب میل من نگاشتهاید و آگاه هستید که من آنانی را که میکوشیدند مرا از نویسندگان تبعید شدهی آلمان جدا کنند و از جملهی تبعیدشدگان به شمار نیاورند، با شکست…
داستانی از کاظم تینا تهرانی: «پدر و پسر و آینه»
از کتاب «شرف و هبوط و وبال»
این داستان کوتاه در میانهی دهه چهل در مجلهی (یا به عبارت درست تر جُنگ) آرش منتشر شده. در میانهی دهه پنجاه کاظم تینا با جمع آوری داستانهای پراکنده خود در نشریات و جنگ های گوناگون، مجموعه…
فتاب بی غروب؛ زندگی و آثار کاظم تینا تهرانی (ک. تینا)
حمید رضا امیدی سرور/ و نوشته ای از شاپور بنیاد در رثای کاظم تینا
ک. تینا نامیست که در جنگهای ادبی دههی سی و چهل در پیشانی آثاری داستانی که با رویکردی نوگرایانه منتشر شده بودند به چشم می خورد. آثار تجربهگرایانه و…
نگاه نعمت نعمتی به «از پائولو کوئلیو متنفرم!»
کاوش در بن مایه ی شخصیت ها
چگونگی پرداختن به داستانی که لایههای روانشناختی انسان را متجلی سازد، بستگی به نوع نگاه داستاننویس دارد و بر میگردد به شناخت وی از پیرامون خود.آنانی که با تفکر خلاق، مبادرت به این مهم مینمایند، شاخصههایی را در داستان…
ابر بارانش گرفته» داستانی از شمیم بهار
نوشته شده در بهار سال 1344
ابر بارانش گرفته
شمیم بهار
سلام – گیتی دیروز که جمعه بود برگشت ولی خدا کند این کاغذ زودتر به دستت برسد چون قرار بوده دوازده روزی در یونان بماند که توی یکی از این جزایر الان هر چه فکر…
دیدار با بهرام صادقی، نویسنده ای که شفاهی نوشتن پیشه کرد!
گفتگو کننده جلال سرفراز
به عنوان نقطه آغاز پروندهای برای ادبیات دهههای سی و چهل، هیچکس مناسبتر از بهرام صادقی، بهنظر نمیرسد. چهرهای که نه فقط در میان این نسل که درمیان نویسندگان همهی نسل های بعد از خود نیز چهرهای ممتاز و…
«ملکوت» بهرام صادقی اثریست بیاهمیت!
عبدالعلی دستغیب
درمیانهی دهه شصت نجف دریابندری گفتگویی کرد که در زمان خود بسیار جنجالی بود، او ضمن منحط خواندن بوف کور (البته منحط به معنایی خودش مراد می کرد) عقیده داشت بوف کور به سبک و سیاقی نوشته شده که برخلاف تصور هدایت که فکر میکرد بسیار نوبرانه…
هشدار به نویسندگان جوان؛ پیری و دگردیسی عادت های نویسندگی!
نگارهی نویسنده/ ناتالیا گینزبورگ/ ترجمهی آنتونیا شرکا
نویسنده در جوانی، آنگاه که مینوشت، احساس گناه میکرد. دلیلش را نمیدانست. نوشتن همانی بود که میخواست و از کودکی با خود عهد بسته بود انجام دهد. با این حال احساس گناه میکرد. افکاری مغشوش در ذهن…