احتمالاً روانکاوی قَدَرترین و پیچیدهترین شاخۀ روانشناسی باشد. این شاخه با نام و نظریات فروید عجین شده است، طوری که اغلب افراد از روانکاوی، دیدگاههای فروید به ذهنشان متبادر میشود.
ویتگنشتاین هدف خود را از تأسیس فلسفهاش رویكرد درمانی در گستره فلسفه میخواند و از روی اتفاق كار فلسفی خود را با روانكاوی مقایسه میكند. او مشكل عمده فلسفه پیش از خود را كاربرد نابجای زبان مینامد و درصدد ارائه مثالهایی بر میآید كه با استفاده مناسب از زبان مسائل فسلفی نه حل، كه منحل…