رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: مد و مه

بازخوانی داستان «مد و مه» از منظر زیبایی شناسی مارکسیستی / محسن حاجی پور

سراسر داستان «مد و مه» نمایشگاه تضادها و دگرگونی هاست و راوی متوجه این دگرگونی هاست و به همین خاطر در سطح نمانده و به اعماق می اندیشد که ورای ظاهر نهفته است. او در مقابل گفته پاسبان که: «همیشه یکی اینجا هس. ما نوبتی هسیم… اینجا همیشه مواظب می خواد، اینجا همیشه مواظب داره…»…

ادامه مطلب

افسانه بد هلدینگ فرهنگی / یادداشت رسیده به مد و مه در پاسخ به واکنش حسن کیائیان درباره شایعات اخیر درباره نشر چشمه

در روزهای گذشته حسن کیائیان (مدیریت نشر چشمه) در پاسخ به شایعاتی پیرامون نحوه انتشار آثار نویسندگان جوان و تازه کار در نشر چشمه، یادداشتی کوتاه در کانال نشر چشمه منتشر کردکه در کانال مد و مه نیز منعکس شد. یکی از خوانندگان در واکنش به این یادداشت نکاتی را مطرح و برای انتشار…

ادامه مطلب

مد و مه در اصفهان زیبا!

دیدن برخی چیزها گاه باعث خوشحالی و تشویق آدم می شود، اینکه اگر زحمتی می کشی  بی اینکه بازده مالی برای تو داشته باشد (بگذریم که باید برایش هزینه هم بکنی!) ، لااقل برخی قدردان آن هستند . حکاست این دوستان اصفهانی که به مد و مه لطف داشته اند از این دست لحظات زیبا…

ادامه مطلب

گفتگویی تازه با «ابراهیم گلستان»

ابراهیم گلستان چهره ای ست یگانه در تاریخ ادبیات داستانی معاصر و همچنین تاریخ سینمای این دیار خاصه سینمای مستند، از معدود کسانی که اگر چه به یک حوزه از هنر بسنده نکرد و تجربه ی کار در حوزه ای دیگر را نیز به کارنامه خود افزود، اما در هر دو نیز از سرآمدان بود،…

ادامه مطلب

گشت و گذاری در وب‎سایت‎های ادبی(۲): جامعه کهنه

مدخل: همانطور كه پيشبيني مي‎شد، اولين قسمت از اين پاورقي با استقبال بسيار خوبي همراه شد، استقبالي كه البته بيش از هرچيز به دليل كمك دوستاني بود كه لطف كرده و و اين مطلب را مورد حمايت حود قرار داده و آن را لينك دادند.  درواقع  اين كاري كه بچه‎هاي «مد و مه» انجام دادند،…

ادامه مطلب

نگاهی به «ماهی طلا» اثر ژان ماری گوستاو لوکلزیو

جايزه نوبل چه اعتبار گذشته‌ را داشته باشد يا نه، لااقل در حوزه ادبيات (به‌ويژه از نوع داستاني‌اش) زندگي نويسنده را از جنبه‎هاي گوناگون دگرگون مي‌كند و شهرتي فراگير و بسيار  برايش به همراه مي‌آورد كه كمتر از را نويسندگي مي‎توان به آن رسيد. زيرا برنده شدن در نوبل آن‌قدر كنجكاوي برمي‌انگيزد كه آثار آن…

ادامه مطلب

هر روز در «مد و مه» با یک (یا دو ) پست تازه درانتظار شما عزیزانیم…

در جمع كوچكي كه ارتباطي مستمر با «مد و مه» دارند، قرار بر اين گذاشته شد كه در آخر هر هفته يك يادداشت كوتاه داشته باشيم كه در آن صميمانه با مخاطبان احتمالي اين دفتر سخن بگوييم. ياداشتي كه در آن مي‎توان از نكات گوناگوني سخن گفت، از آنچه مي‎كوشيم در «مد و مه» به…

ادامه مطلب

عطر خوش با شما بودن!

يك- اگر چه به مثابه آن كودكي كه تازه روي پاهاي خود ايستاده و نخستين گام‎هايش را برمي دارد، ما نيز در ابتداي راهيم و هنوز با آنچه بايد فاصله اي محسوس احساس مي كنيم، اما شوق حضور در فضاي عطراگين ادبيات ما را به حركت وا مي‎دارد، تا با سرعت به سمت ايده آل…

ادامه مطلب

«مد و مه»؛ حریم مهرورزی

سخن اول/ به زعم ما حكايت اين دفتر در آغاز گشايش در حكم روي پا ايستادن كودكي‎‎ست در آستانه‎ي به راه افتادن، كودكي كه به هنگام برخاستن بر آنچه كه مي‎انديشد مي‎توان تكيه كرد، دست دراز مي‎كند. چون ما كه ناگزير دست ياري به سوي كساني دراز كرديم، كه مي‎پنداشتيم، دغدغه و عشق به ادبيات…

ادامه مطلب