فلسفه و ادبیات پیوند های نامرئی و جدایی ناپذیر با هم داشته و دارند و این پیوند ها زمانی پر رنگ و گاهی اوقات بسیار کم رنگ رخ می نمایند. همیشه هر نوشته ادبی حتی مبتذل ترین آنها در ذات خود مروج ایده و نظر خاصی می تواند باشد و چه بسا می توان گفت…
«من برای هیچ کس جانام را به آب و آتش نمیزنم ... دیگر برای هیچ چیز نمی جنگم، فقط برای خودم!» این یکی از معروفترین دیالوگ های اوست، در نقش عاشقی شکست خورده و غزلت گزین در فیلم فراموش نشدنی «کازابلانکا» ساخته مایکل کورتیز، فیلمی که نه هامفری بوگارت و نه اینگرید برگمن(دیگر ستاره فیلم)…
مهر ماه که می رسید، غیر از شور و شوق خرید کیف مدرسه و لوازم تحریر نو، برای دیدن کتابهای آن سال لحظه شماری میکردیم. روزهای اول مدرسه، کتابهای درسی آن سال را بین بچهها پخش می کردند، کتابهایی که بوی نویی میداد، و عادت داشتیم مدام سرمان را لای آنها برده و بوی کاغذ…
خوان رولفو نویسندهی حرفهای نبود. حرفهای به این معنی که کارش نوشتن باشد واز این راه گذران بکند. او به مشاغل متعدد روی آورد، از جمله کار کردن در ادارهی مهاجرت، بعد استخدام در کارخانهی لاستیکسازی گودریچ و آنگاه استخدام در ادارات دیگر. روزنامهنگاری هم زندگیاش را تامین نمیکرد و کار دانشگاهی هم نداشت. رولفو…