پدر سلین کارمند بیمه بود. خود او پزشکی خواند و تا آخر عمر پزشک ماند. او در ۱۹۳۲ اولین رمانش “سفر به انتهای شب” را منتشر کرد و بسیار مورد تحسین جامعه ادبی قرار گرفت. اما قرار نبود سلین همچنان مورد ستایش باقی بماند. همه این ستایشها پیش از این بود که کسی نوشتههای او…
این آخرین مصاحبهایست که با سلین انجام شده، نویسندهای فاشیست، متفرعن، گَنده دماغ، اما در عین حال دارای سبکی مفتون کننده و نثری غبطه برانگیز، که کتابی دیوانهکننده چون «سفر به انتهای شب» را نوشته و انبوهی شاهکار دیگر، نویسندهای که کار ضعیف در کارنامه اش نمی توان دید، چرا که همواره در اوج پریده.…
سلین میگوید چیزها در آب خودبهخود شکسته و خمیده به نظر میآیند. حال اگر ترکهای دستت باشد و بخواهی آن را در آب درست و صاف، همانطور که هست، نشان بدهی باید خمش کنی، حتی بشکنیاش و بعد آن را در آب فرو کنی تا اینبار نه دیگر شکسته و خمیده، بلکه همانطور که هست…