رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

از اقالیم دگر

کارلوس فوئنتس؛ در جستجوی مکانی برای گمنام بودن

کم نیستند نویسندگانی که دوست دارند به هنگام کار در گوشه ای دنج و دور از هیاهو به نوشتن بپردازند، جایی که کمتر کسی از آن اطلاع دارد و جز مواردی خاص هیچ کس مزاحم خلوت آنها نمی‎شود. کارلوس فوئنتس یکی از همین نویسندگان است. مطلب زیر در عین اشاره به پاره‎ای از عادتهای فوئنتس…

ادامه مطلب

داستانِ داستان در ایران(۲):عباس میرزا و مبارزه با انحطاط ایران

چندی پیش بخش نخست این نوشته که به سرچشمه‎های رمان فارسی می‎پردازد، در «مد و مه» منتشر شد و از نظر شما گذشت، نوشته‎ای که می‎کوشد به دلایل، زمینه‎ها و چگونگی تولد رمان‎نویسی در ایران بپردازد و اگر عمری بود رواِیتگر داستان داستان‎نویسی در این دیار باشد، البته به شکلی موجز و برای مخاطبی که…

ادامه مطلب

روایت گابریل گارسیا مارکز از یک روز بارانی با ارنست همینگوی (بخش نخست)

آیا تابه حال برای شما پیش آمده، خیلی اتفاقی در خیابان یا هرجای دیگری، با نویسنده‎ای روبرو شوید که  سالهای سال او را ستوده‎اید؟ نویسنده‎ای که در داستان‎نویسی الگوی شما بوده و بارها و بارها آثارش را خوانده و با آنها زندگی کرده‎اید؟  خب در چنین موقعیتی چه واکنشی از شما سر زده، دست و…

ادامه مطلب

کتاب‌خوانی با اعمال شاقه (۴):با خواهر زاده نیچه در حیاط خلوت چه می کردی؟

این هم چهارمین و آخرین بخش از طنز ادبی همکارمان امید مهدی نژاد که از بد حادثه احتمالا ادامه نخواهد یافت، مگر اینکه یا خود او سر لطف بیاید  و یا اینکه خوانندگان اهل طنز که در این زمینه صاحب ذوقند پا در میدان بگذارند. همانگونه که بارها گفته‎ایم در این دفتر از مطالب خوانندگان…

ادامه مطلب

گردانندگان «مد و مه» چه کسانی هستند؟!

در هفته‎های نخست که «مد و مه» راه اندازی شد، برای اینکه این دفتر نه با نام گردانندگانش که به نام خود شناخته شود، بهتر دیدیم برای مدتی نام و نشانی از گردانندگان آن در میان نباشد و این مهم را بگذاریم برای فرصتی دیگر. خوشبختانه خیلی زود مشی جدی و البته مستقل این دفتر،…

ادامه مطلب

تا سه نشه بازی نشه… یا فصلی تازه در «مد ومه»!

از شنبه پیش رو شاهد تغییر و تحولاتی در «مد ومه» خواهید بود که این تغییرت در جهت گسترش کار، پاسخی‎ کوچک به محبت آن دسته از دوستان و عزیزانی‎ست که ما را تنها نگذاشته و به عنوان مخاطبان این دفتر هر روز و یا در طول هفته در چندین نوبت، آن را گشوده و…

ادامه مطلب

حماسه عاشورا به روایت شاعران (بخش یکم)

«مد و مه» اگرچه به صورت تخصصی به ادبیات داستانی اختصاص دارد، اما بنا بوده از دیگر حوزه‎های هنری و البته ادبی غافل نباشد. با این وصف تاکنون فرصت چندانی فراهم نشده تا به شعر بپردازیم که امیدواریم این مجموعه شعر عاشورایی که از امروز تا روز عاشورا در پنج قسمت به خوانندگان ارائه می‎شود،…

ادامه مطلب

شمس آل احمد: جلال را بردند به اسالم و کشتند!

شمس آل‎احمد اگر چه برخلاف برادر نامدارش هیچگاه نه چهره‎ای پر شر و شور بود و نه نویسنده‎ای تاثر گذار، اما در سالهای اخیر دیگر  کاملا گوشه نشنی اختیار کرده بود، مثل همه نویسندگان فراموش شده‎ای که به سن پیری رسیده‎اند. و باز او این شانس را داشت که هر از گاه به‎واسطه مام برادر…

ادامه مطلب

داستانِ داستان در ایران(۱): سر چشمه‎های داستان‎نویسی در ایران

داستانِ داستان، روایتی‎ست از سیر داستان‎نویسی در این دیار، از آغاز تا به امروز (شاید)، روایتی‎ست که قرار نیست خطی باشد، بلکه بنا بر این شده ، هر بخش تکه‎ای از  پازلی باشد تا به تدریج در کنار هم نشسته و شاید - اگر عمری بود و حوصله‎ای و یا حتی «مد و مه»‎ای -…

ادامه مطلب

کتاب‌خوانی با اعمال شاقه (۳): عشق در پامنار!

و این هم بخش سوم، از چهار‎گانه(!) طنز امید مهدی‎نژاد در جریده شریفه‎ی الکترونیکی «مد و مه» که استقبال از آن با توجه به آمار و ارقام بازدید‎ها از این صفحه، خوب بوده و ما نیز به او گفتیم که نرخ بازدید خوب است، پس بیا و ادامه بده، چند بار هم در اول مطالب…

ادامه مطلب

چه کسی نخستین رمان فارسی را نوشت؟

نخستین رمان فارسی چه نام دارد؟ این رمان در چه زمانی و متاثر از چه شرایطی نوشته شد؟ شاید این‎ها سوالهایی باشد که به ذهن شما هم خطور کرده. اهل تحقیق به این سوال‎ها پاسخ‎های متفاوتی داده‎اند که احتمالا شما نیز به آنها برخورده‎اید، در این مطلب می‎خواهیم پاسخی قریب به یقین برای این سوالات…

ادامه مطلب

کتاب‌خوانی با اعمال شاقه(۲): عشق به صورت عند المطالبه!

در هفته پیش برای ایجاد تنوع در مطالب «مد و مه»، طنز را نیز به این مجموعه افزودیم، برای این کار هم رفتیم به سراغ «امید مهدی نژاد» که از جمله چهره های شناخته شده، فعال و جوان و شاید هم خوش ذوق (!) این عرصه است. البته با این امید که امید ما را…

ادامه مطلب

صادق هدایت و پیوستن به بزم مردگان!

مقاله‎ي زير در مجله‎ي لوموند چاپ شده به سال 1987، مقاله‎اي كه نشان دهنده رويكردي دوباره در آن سالها به آثار صادق هدايت دارد، رويكردي كه نه تنها در اين كشور كه در كشورهاي ديگر از غرب تا شرق در دوره‎هاي مختلف شاهد بوده‎ايم و البته در بسياري مواقع نيز از آن غافل بوده‎ايم، آيا…

ادامه مطلب

سفری به لاله زار قدیم؛ حیف از آن روزها که ندیدیم!

در این سالها از لاله‎زار عزیز قدیم هیچ رد و نشانی نمانده، حتی از آن چند سینمای معدود قدیمی و یا انگشت‎شمار سالن‎های تئاتری که در دهه شصت و اوایل هفتاد، بقایایش هنوز لک و لکی می‎کردند. حمید رضا امیدی سرور در میانه‎ی دهه‎ی شصت، روزهای جمعه که به لاله‎زار می‎رفتی، هنوز…

ادامه مطلب

همه چیز درباره کتابهای جیبی (یاد و خاطره کتابهای جیبی)

روزگاری  در هر کتاب‎فروشی قفسه‎هایی بسیار به کتابهای جیبی اختصاص می‎یافت و یا اغلب دکه‎‎ی روزنامه‎فروشی در کنار مجلات و روزنامه‎ها قفسه‎هایی فلزی برای عرضه‎ی آنها داشتند و حتی برخی دکه‎ها در سطح شهر تهران، تنها به فروش چنین کتابهایی می‎پرداختند، برخی ناشران تمرکز کار خود را روی انتشار کتابهای جیبی گذاشته بودند، اما آن…

ادامه مطلب

کتاب خواندن با اعمال شاقه(۱): بر سر سه راهی و محور عاشق و معشوق

این اولین مطلب از مجموعه طنز های ادبی ست که دوست خوبمان، امید مهدی نژاد شاعر و طنز پرداز و ایضا روزنامه نگار، قول نوشتنشان را به «مد و مه» داده است، و امید واریم تداوم یافته و در روزهای آینده (لااقل هر هفته یا دوهفته یا یک ماه یا یک سال یا...یکبار) شاهد نمونه…

ادامه مطلب

اولین زن داستان نویس ایرانی چه کسی ست؟

ماجرای نوشته شدن نخستین آثار داستانی توسط زنان، حکایتی خواندنی‎ دارد، شاید بسیاری براین باور باشند که نخستین زن داستان‎نویس ایرانی سیمین دانشور بوده، اما بد نیست بدانیم نخستین زنان داستان‎نویس ایرانی آثارشان را در زمانی که این بانوی نویسنده(که عمرش دراز بادا) تازه متولد شده و حتی به اعتباری سالها پیش از آنکه او…

ادامه مطلب

در حاشیه اهدای جایزه گام اول به «پرتره مرد ناتمام» اثر امیر حسین یزدان بد

همیشه کشف یک نویسنده باقریحه و خوش آتیه لذت بخش است، مخصوصا اگر وقتی که مشغول خواندن کار او هستی و یکباره با خبری روبرو شوی که تاییدی‎ست بر نظری که نسبت به این نویسنده و کارش داری. این دقیقا اتفاقی‎ست که برای نگارنده این سطور به هنگام خواندن مجموعه داستان «پرتره مرد ناتمام» افتاده،…

ادامه مطلب

نگاهی به «ویژه نامه داستان» همشهری (خرد نامه)

درست است که مرسوم نیست کسی به نقد مجله بپردارد، اما اجاره بدهید این بار خلاف عادت نقد که نه، یادداشت کوتاهی داشته باشیم در مورد «ویژه‎نامه داستان همشهری» که زیر مجموعه خردنامه  و در گروه مجلات همشهری منتشر می‎شود، آن هم در قطع کتاب، که خب بهانه بهتر ازاین؟ در قطع کتاب است، نوشتن…

ادامه مطلب

بین هدایت و جمال زاده چه گذشت؟ (بخش پایانی)

در بخش نخست اين مقاله‎ي خواندني به قياس ويژگي‎هاي شخصي و ذهني هدايت و جمالزاده پرداخته شد، در بخش پاياني آن نيز م.ف.فرزانه به نگاهي جزيي‎نگر و موشكافانه به نگاه جمال‎زاده نسبت به هدايت و همچنين احساس و تصوري كه نسبت به او داشته مي‎پردازد. در اين زمينه نيز علاوه بر اسناد  و مدارك دست…

ادامه مطلب

بین هدایت و جمال زاده چه گذشت؟ (بخش اول)

م.ف.فرزانه درباره‎ي جمال‎زاده و هدايت دو نام آشناي تاريخ ادبيات معاصر، بسيار نوشته شده، اما مقاله حاضر كه به رابطه اين دو چهره شاخص مي‎پردازد، از آن جهت حايز اهميت و تازگي‎ست كه توسط كسي نوشته شده كه خود در جواني با هدايت از نزديك حشر و نشر داشته و اوضاع و احول جمال زاده…

ادامه مطلب

یاد و خاطره ی «کتابهای طلایی» انتشارات امیر کبیر

آن دسته از بچه‎هاي اهل كتابي كه دوران كودكي و نوجواني‎شان مصادف بود با سالهاي آغازين دهه چهل و يا دو دهه بعد از آن، احتمالا نه تنها كتابهاي طلايي را به‎خوبي به ياد دارند، بلكه خاطره دمخور بودن با اين كتابهاي دوست داشتني و جذاب، حالا جزو يادبود‎هاي نوستالژيك آنها از روزگار كودكي به…

ادامه مطلب

درباره «قاسم لاربن» و رمان «لات»

مدخل- اين نوشته درباره نويسنده‎اي‎ست كه انتشار رمان لات به قلم او در سال 1326، با استقبال نسبي همراه شد. مطالبي كه در تحسين اين رمان و البته رويكرد انتقادي و اجتماعي نويسنده درمطبوعات آن روزگار منتشر شد، شهرتي نسبي را نيز  براي قاسم لاربن، نويسنده اين رمان به همراه آورد، اما اين شهرت تداوم…

ادامه مطلب

نخستین دستگاه چاپ چگونه و توسط چه کسی وارد ایران شد؟

داستان چاپ و دایر شدن نخستین چاپخانه‎ها در ایران نیز حکایتی شنیدنی دارد. نخستین‎بار ظاهرا فرقه‎ای از کرملی‎های ارامنه در 1638 میلادی بودند که دستگاه چاپی برای خودشان در جلفای اصفهان دست‎وپا کردند و کتاب «زبور داوود» را به‎زبان و خط ارمنی در بیش از پانصد صفحه منتشر کردند. چنین امکانی برای اقلیت ارامنه آن…

ادامه مطلب

هر روز در «مد و مه» با یک (یا دو ) پست تازه درانتظار شما عزیزانیم…

در جمع كوچكي كه ارتباطي مستمر با «مد و مه» دارند، قرار بر اين گذاشته شد كه در آخر هر هفته يك يادداشت كوتاه داشته باشيم كه در آن صميمانه با مخاطبان احتمالي اين دفتر سخن بگوييم. ياداشتي كه در آن مي‎توان از نكات گوناگوني سخن گفت، از آنچه مي‎كوشيم در «مد و مه» به…

ادامه مطلب

چه کسی نخستین داستان کوتاه فارسی را نوشت؟

بسياري از ما تصور مي‎كنيم اين محمدعلي جمالزاده بود كه نخستين داستان‎هاي كوتاه به زبان فارسي (روزنامه كاوه-1300ش) نوشته‎است. اما بايد بدانيم كه پيش از او نيز چهره‎هاي ديگري در اين زمينه تجربه‎هايي داشته‎اند كه در روزنامه‎هاي سالهاي مشروطه و حتي پيش از آن مي‎توان آنها را سراغ گرفت. و ظاهرا اعطاي لقب پدر داستان…

ادامه مطلب

یادداشتی برای آنها که به طولانی نوشتن عادت دارند

غرض اينكه حقير دستم به كوتاه نوشتن نمي‎رود، هرچه نيت مي‎كنم كوتاه بنويسم سر آخر طولاني از كار در مي‎آيد. كوتاه نوشتن خودش هنر است، البته نه اين كوتاه‎نويسي‎ها كه در فضاي وب‎نويسي رايج است و طرف در چند جمله خيلي راحت و خودماني اعلام نظر مي‎كند كه فلان كتاب خوب است، بهمان كتاب بد…

ادامه مطلب

سیری در داستان های عامه پسند(۱): کورس بابایی و امشب اشکی می ریزد

«امشب اشكي مي‌ريزد» از معروف‎ترين رمان‌هاي عامه‌پسند دهه‎ي‎پاياني حكومت پهلوي بود، رماني كه اين بخت را پيدا كرد كه عمري طولاني‎تر از عمر متعارف رمانهاي عامه‎پسند هم رديف خود داشتهباشد. به اين ترتيب كه در سال‎هاي پس از انقلاب نيز خوانندگان بسيار داشت و تا يك دهه پيش از اين نيز نسخه‎هاي چاپ غير مجاز…

ادامه مطلب

آن چه در «مدومه» خواهید خواند!

در اين آغاز راه، و گشايش دفتري كه مشق‎هاي نخستين آن را مي‎نويسيم، ضروري ديديم كه نمايي از سر فصل‎هاي مطالب اين دفتر از آنچه قصد انجامش را داريم، پيش روي مخاطبان «مد و مه» بگذاريم، اين كه خواننده احتمالي اين دفتر با چه نوع مطالبي روبرو خواهد شد. و اين بهانه‎اي شد براي ما…

ادامه مطلب

سر در آوردن از کار سینما یا آنچه باید از سینما بدانید!

نگاهي به كتاب پيش در آمدي به فيلم/ «سينما چيست؟» شكي نيست اين سوال در طول سالهاي دور و نزديك بارها  به گوش شما خورده و در مقالات و كتاب‎هايي سينمايي به اشكال مختلف مطرح و مورد بررسي قرار گرفته است. مخصوصا آنكه  اين جمله يادآور عنوان كتاب معروفي‎ست از آندره بازن منتقد و نظريه‎پرداز…

ادامه مطلب