فرزندان عزیزم
عزیزان من، خوب میدانید که کتابی باب میل من نگاشتهاید و آگاه هستید که من آنانی را که میکوشیدند مرا از نویسندگان تبعید شدهی آلمان جدا کنند و از جملهی تبعیدشدگان به شمار نیاورند، با شکست مواجه ساختهام و هرچند سالها گذشته است، پیوسته کوشیدهام خود را از جملهی آنان به شمار آورم.…
شميم بهار در سال هاى آغازين دهه چهل ظهور مى كند و در سال هاى آغازين دهه پنجاه دست از چاپ داستان برمى دارد. يك پروسه ده ساله كه برآيند آن ۷ داستان ماندگار در تاريخ داستان نويسى ايران است. از نخستين اثر او يعنى «طرح» كه به تابستان چهل و دو نوشته شده تا…
درمیانهی دهه شصت نجف دریابندری گفتگویی کرد که در زمان خود بسیار جنجالی بود، او ضمن منحط خواندن بوف کور (البته منحط به معنایی خودش مراد می کرد) عقیده داشت بوف کور به سبک و سیاقی نوشته شده که برخلاف تصور هدایت که فکر میکرد بسیار نوبرانه است، از مد افتاده بوده و غیره (این…
تا پایان سال 1390 قریب یک ماه فرصت باقیست، سال پیش در چنین ایامی بود که پرونده ای برای صادق هدایت ترتیب دادیم و تقریبا عمده مطالب یکماهه آخر سال را به این نویسنده بزرگ اختصاص دادیم. امسال نیز ویژهنامه ی پایان سال «مد و مه» را که انتشار آن در روزهای آینده آغاز خواهد…
خاطراتی از فصل اول کانون نویسندگان ایران 1349-1346
هرچند که تشکیل کانونهای مستقل و غیر دولتی در عرصه هنر و ادبیات، در کشور ما همواره با چالشهایی اساسی از درون و بیرون روبهرو شده، اما این مسئله مانع از آن نمیشود که بتوان از کنار اهمیت وجود داشتن چنین تشکیلاتی که بهنوع حافظ منافع صنفی…
پدرم میخواست نویسنده شود. یادم نمیآید که هیچ وقت از توی این فکر بیرون آمده باشد. بیشتر روزها، صبح زود، قبل از این که کیفش را بردارد و برود سرکار، میرفت پشت میزش مینشست و مینوشت. من خیال میکنم نوشتن برای او یکجور وسوسه بود و این وسوسه هم مثل بیشتر وسوسهها دست نیافتنی بود.…
شاید این روزها ژان پل سارتر و نظریاتش جذابیت چند دهه پیش را نداشته باشد، اما هرچه هست شخص او همچنان در میان برخی چهره ای محبوب به شمار میآید به خصوص برای نسلی که یاد و خاطره او و آثارش متضمن شور و حالی نوستالژیک است. بهخصوص ماجرای عاشقانه و خاص او و سیمون…
نویسنده : هاینریش بل
نویسنده : مارولالایان
ریسک نوشتن
ٌ هانریش بل/ترجمهی مار و لالایان
هفت سال پیش به دیدن سردبیر مجلهی معروفی رفتم که میخواستم نوشتهای را به او ارائه دهم؛ به محض این که اجازهی ورود گرفتم، دستنویس را تقدیم او کردم-یک داستان بود-اما او اصلا به آن نگاه نکرد، آن…
مسألهی اساسی این است که ما چگونه “ادبیات” یک متن را از آن استخراج کنیم و به عنوان نویسنده و نه به عنوان منتقد از آن فراتر برویم. چون نویسنده کسی است که ساختارزدایی از بزرگترین ساختارها میکند و اساس بزرگترین ساختارها خود تاریخ است و نویسنده جدی کسی است که ضمن اینکه با تاریخ…
در راستای ارائه تعریفی از پستمدرنیسم از میان گستره بحثهای درباره آن، بحثهایی که در تفکرات از بسیاری جهات امروزی پیش متنی، نقش مرکزی دارند، در اینجا تعریفی را که جیمز مورلی ارائه داده میآوریم.
این، همان تعریفی است که در فهرست کنفرانس الکترونیکی فرهنگ پست مدرن آمده است.
***
در وهله نخست، پست مدرنیسم؟…
حمیدرضا امیدی سرور از جمله معدود آدمهایی است كه هنوز شور و حال نوشتن، عشق به ادبیات و نویسنده و دنیای تلخ داستان، در حركات و رفتار و كلامش پیداست. از آنهایی كه در بدترین شرایط ممكن مینویسد و در بدترین شرایط ممكن، نخستین كتابش را در نشر آموت منتشر كرده است؛ «از پائولو کوئلیو…
لوکاچ چه در دوره هگلي و چه در دوره مارکسيستي اش، به پيوند ميان رمان و جامعه مدرن باور داشت. او اين عبارت هگل را نقل مي کند که رمان «حماسه بورژوايي» است.(آدرنو، 1381؛ 414 ) البته لوکاچ در دوره پيش مارکسي خود نه از جامعه سرمايه داري که از جامعه مدرن و از جامعه…
ماریو بارگاسیوسا از نامداران جهان ادبیات مدرن آمریکای لاتین در مقدمهای که بر نمایشنامهی “دوشیزه خانم تاکنا” نوشته (1891) تئوری خود را در هنر داستاننویسی تشریح میکند. این نوشته همان اندازه در شناخت شخصیت ادبی یوسا مهم است که در هنر داستاننویسی خواندنی است. “دوشیزه خانم تاکنا” ترجمهی آزاده آل احمد (از متن اسپانیولی) توسط…
روابط سیاسی و نظامی فرانسه و انگلستان در پایان قرن هجدهم بسیار پرتنش بود. علی رغم این خصومت، بده بستان ادبی ادامه داشت، به ویژه پس از صادرات انبوه رمان گوتیک انگلیسی به آن سوی آبراههی مانش، حتی شکوفا هم شد. این نوع ادبی قریب پنجاه سال، تا 1830 یا حدودا تا آن تاریخ، بازار…
این نامهها از کتاب«نامههای اسکاروایلد»انتخاب شدهاند. اسکاروایلد این نامهها را در سالهای 1882 و 1883، و پس از سفر موفقیتآمیزش به آمریکا نوشته است. خطاب نامهها به دوستان و نزدیکان اوست. اسکاروایلد در این نامهها دربارهی نظریاتش راجع به زندگی و هنر و اثر هریک بر دیگری سخن میگوید.
نامهی اول 20 ژانویه 1882-به…
26 مارس 1977، پاریس
عصر دیروز در ایستگاه متروی"سوربابیلون"با سیاوش کسرایی و یک دوست دیگر ایرانی که تا آنموقع نمیشناختم (حامد فولادوند) در کافهی کوچکی قرار داشتیم. از آنجا رفتیم به دیدن"لویی آراگون"شاعر معروف فرانسوی. قرار ملاقات را فولادوند گرفته بود. در خانهی نسبتا بزرگی نزدیک کاخ نخستوزیری و در عین حال نزدیک به سفارت…
راوی و زاویهی دید از اساسیترین عناصر داستانی هستند. کلمهی داستان کوتاه در اکثر فرهنگها به معنی “روایت” و “تحکیه” هم به معنی “حکایت کردن” به کار رفته است. در ابتدا این اصطلاح در مقابل کلمهی فرانسوی رمان به کار میرفت که بهتدریج از هم جدا شدند و دو کلمهی جداگانه با مفاهیم جداگانه به…
سیمون دوبوار نیز هماننده دوست، همراه و عشق ازلی و ابدیاش ژان پلسارتر، فیلسوف، روشنفکر، فعال اجتماعی، داستاننویس و... بود؛ ترکیبی که اگر امروز کمی از مد افتاده باشد، اما در آن سالها روی بورس بود به اشکال مختلف میشد دید و اینکه یک فیلسوف ادبیات را بهعنوان ابزاری برای بسط فلسفه و دیدگاهش بکار…
دستم به نوشتن نمیرود. بدجوری کسل و دلزده شدهام. دلزده از همه چیز، به خصوص نوشتن. و حتی این یادداشت را که مینویسم با کمال دلزدگی است. گاهی فکر میکنم که اصلاً چرا باید بنویسم. چه کسی گفته است که این چند روز عمر را باید صرف نوشتن کنم. کمابیش همیشه…
عقاید یک دلقک [Ansichten Clowns] در 1963 منتشر شد. هانس اشنیر دلقک، تنها به اتاق خود در بن، پناه برده است و چند ساعت شکستهای زندگی عاطفی و حرفه ایش را جمع بندی می کند تا بعد برود مانند گدایی بر پله های ایستگاه راهآهن بنشیند و بازگشت ماری، زن محبوبش را که از دست…
1)
پیش از نوشتن اولین کلمه، خوب فکر کنید که چه چیز، دربارهی چه، به چه منظور، برای چه کسی، و چه قدر میخواهید بنویسید.
نوشتن کار است. بیفایده نوشتن بیمعنی است. خیلی ها بیش از آنچه میخوانند، مینویسند، حیف زحمت، حیف وقت و حیف کاغذ!
از خودتان بپرسید آیا موضوعی که میخواهم بنویسم…
صحنه راهروی درازی است که اشخاص از طرف چپ وارد و از طرف راست خارج میشوند. در طرف راست دیوار، روبروی تماشاچیان، چند حفرهی گور مانند بطور سرپاکندهاند؛ بلندی این حفرهها هم قد یک آدم معمولی است.
در طرف چپ صحنه، دو مرد درشت هیکل، بفاصلهی دومتر از یکدیگر ایستادهاند. از جلوهر کدام زنحیری از…
ترجمهی منوچهر هزارخانی/
این عقیده که هنر؛ هنر است و نه نوعی تبلیغات سیاسی«عمدی»آیا به خودی خود در راه پیدایش جریانهای فرهنگی خاصی که انعکاس زمان خودند و به تقویت جریانهای سیاسی خاصی کمک میکنند؛ مانعی محسوب میشود؟ چنین به نظر نمیرسد. حتی به عکس بنظر میآید که این فکر؛ مسأله را به نحوی اصولیتر…
معرفی مجدد اشخاص مرده
نویسنده میتواند برای معرفی مجدد اشخاصی که سالها و حدود صد صفحه یا بیشتر از رمان ناپدید میشوند، از شیوه سریالهای قدیم استفاده کند.
در دهه ی 1920 قهرمان زن را همیشه به ریل راه آهن میبستند و قطار غول پیکری را نشان میدادند که به سرعت نزدیک میشود تا او…
تحلیل رمان صرفا تبیین، شناسائی و سنجش نقادانه و عقلانی روابط حاکم بر سازههای داستانی نیست. راهیابی به بطن اندیشههای نویسنده، کشف مسامحات لفظی و معنائی، و توجه بیش از حد به ساختار و قالب متن را نمیتوان تنها زمینههای تحلیل به حساب آورد. با یک رویهی ثابت و از پیش تعیین شده نیز نمیتوان…
کارکردهای گفتوگو برای آماده سازی:
برای آماده سازی اغلب از گفتوگو استفاده میکنند. شخصیتها معمولاً برای ایجاد ارتباط، بیان خویشتن و قانع کردن دیگران، حرف میزنند. به علاوه میتوانند نهال داستان و روابط احتمالی آینده را در عمل داستانی زمان حال بکارند.
مثال: دو قاتل مشغول صحبت اند: “انگار کولاک ناجوری راه افتاده. فکر میکنی جیمی…
نخستین و اساسیترین اصلی که باید بدانیم آن است که هدف داستانهای معمایی، همچون هر داستان و معمایی، تاریکی و تباهی نیست، بلکه روشنایی و آگاهی بخش است. داستان به قصد رسیدن به لحظهای نوشته میشود که خواننده به آگاهی میرسد و همه چیز را میفهمد. و لحظات آغازین داستان خواننده در آن سردرگم است…
آدمها: عروس. داماد.
[اتاق هشت گوشی با سقف گنبدی شکل که به یک هشتی قدیمی بیشتر شبیه است تا به یک اطاق. در سنگین و کهنهای با حلقهی فلزی بزرک که در دیوار مقابل کار گذاشتهاند.
اتاق پر است از خرتوپرت اشیاء کهنه و فرسوده که از اجداد داماد بارث رسیده است. گردوخاک حدود تمام اشیاء را…
نوشته زیر مطلبی ست سودمند که به شکلی موجز مهمترین مکاتب ادبی اروپا را به خوانندگان معرفی می کند، مطلبی که می تواند مدخل خوبی برای این بحث باشد.
شناسایی و تبیین ویژگی های مکاتب ادبی تحث مفصل و به ظاهر دشواری ست که گاه با عث می شود برخی از علاقمندان به ادبیات از…
گمان نمیبرم که هیچ نویسنده کارآزموده و شایسته ای هرگز، پس از دوره ی کار آموزی، واژه ی “سبک” را در مورد آثار خویش بکار برد. اگر چنین کند، چنان خودآگاه خواهد گشت که دیگر قادر بنوشتن نخواهد بود. ممکنست او-که بیگمان همچون من فردیست عادی-مسائل خاصی را در باره ی “سبک” درنظر بگیرد. مثلا…