رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

از اقالیم دگر

«ریموند چندلر»؛ ایستادن در اوج!

بیلی وایلدر، کارگردان بزرگ سینمای کلاسیک، می‎گوید از میان کسانی که در دوران فعالیت خود با آنها همکاری داشته، دونفر بوده‎اند که مدام دیگران در مورد آنها کنجکاوی کرده‎اند: مرلین مونرو و ریموند چندلر؛ به راستی چه شباهتی هست میان ستاره محبوبی چون مرلین مونرو (که در اوج دوران شهرت خود به زندگی‎اش پایان داد)…

ادامه مطلب

«شاهین مالت» اثر دشیل همت

شاهین مالت [The Maltese Falcon]. رمانی به قلم دَشیل هَمِت (1)  (1894-1961) ، نویسنده امریکایی، که در 1930 منتشر شد. دوشیزه واندرلی (2) به دیدن کارآگاه سام اسپید (3) می‎آید و برای پیدا کردن خواهر جوانش، که به همراه شخصی به نام ترزبی (4) ناپدید شده است، دستمزد کلانی به او می‎پردازد. اما، همان شب…

ادامه مطلب

کارآگاهان دوباره از راه می رسند…

حمید رضا امیدی سرور: نزدیک به چهل سال پیش وقتی بهرام صادقی در گفتگویی اشاره کرد که در میان آثار ادبی بیش از همه  به رمان‎های پلیسی علاقمند است، بسیاری از این حرف او متعجب شدند (احتمالا اگر گفته بود به آثار فاکنر یا آلن رب‎گریه - که تازه شناخته شده بود- خیلی علاقه دارد،…

ادامه مطلب

دشیل همت؛ پدر رمان سیاه

بی‎شک اگر بخواهیم در میان پلیسی نویسان همه‎ی دورانها تنها به تعداد انگشتان یک دست گزینش کنیم، دشیل همت یکی از آنها خواهد بود. سیمای افسانه‎ای و دست نیافتنی و نقش تاثیر گذار او در سیر تاریخی ادبیات پلیسی، از یکسو مدیون ارتقای کیفی و ادبی ژانر پلیسی به عنوان یک محصول ادبی‎ست (چنانکه بعضی…

ادامه مطلب

آگاتا، بانویی که قصه گویی را دوست داشت

آگاتا که از بچگی داستان تعریف کردن را دوست داشت، با خانواده کوچکش در یک شهر تفریحی انگلستان زندگی می‌کرد. دختر کوچولوی با استعداد دوستانش را دور هم جمع می‌کرد و ساعت‌ها برایشان قصه‌های عجیب و غریب تعریف می‌کرد. همین ذوق و علاقه‌اش باعث شد مادر بافرهنگ و کمالاتش به توانایی دخترش توجه کند، او…

ادامه مطلب

نوع‎شناسی داستان پلیسی

ادگار آلن‎پو، شاعر و نویسنده آمریکایی (1849-1809) با نوشتن داستان “قتلهای خیابان مورگ” که در آن فردی هوشیار از جنایتکاران و پلیس سبقت می‎گیرد، کارآگاه دوپین را خلق‎ کرد: این شخصیت مورد توجه نویسندگان دیگر قرار گرفت و کم‎کم “سبک پلیسی” یا “ادبیات سیاه” شکل گرفت. داستان پلیسی، بافتی معماگونه و مرموز دارد که‎ معمولا…

ادامه مطلب

رمان پلیسی چگونه رمانی‎ست!

متن زیر نوشته کوتاهی‎ست در تعریف رمان پلیسی، به شکلی کلی‎نگرانه و فرهنگنامه‎ای، از این منظر که نوع پلیسی جنایی به عنوان یکی از گونه‎های رمان‎نویسی دارای چه ویژگی‎هایی‎ست. در ادامه نیز یادداشت کوتاهی خواهید خواند درباره رمان سیاه که در واقع نوع دگرگون شده رمان پلیسی‎ست، و از نیمه نخست قرن بیستم توسط نویسندگان…

ادامه مطلب

تبارشناسی ادبیات جنایی؛ صفحه‎ی اول پرونده جنایت

اغلب منتقدان بر این باورند که پدر رمان کارآگاهی  «ادگارآلن پو»‎ست. اما ادبیات جنایی‎که داستان های کاراگاهی پو هم زیرمجموعه‎‎ی آن قرار می‎گیرند،  قدمتی‎ طولانی‎تر دارند. برای فهم رویکردهای  معاصر به جنایت و روایات جنایی ضروری است که مروری داشته‎ باشیم گذرا به خاستگاه اصلی این ژانر. دروتی ال سایرس نویسنده آثار جنایی و خالق…

ادامه مطلب

پرونده ادبیات پلیسی و جنایی در «مد و مه»

جرم و جنایت از روز نخست با زندگی نوع بشر عجین بوده، از همان هنگام که آدمیزاد پا بر روی این کره خاکی نهاد، قابیل از سر حسادت و یا رقابت برادرش هابیل را کشت و بعد سعی در پنهان کردن رد جنایت خود کرد، از همین رو تعجب‎آور نیست اگر تبار ادبیات جنایی و…

ادامه مطلب

«مد و مه» در سالی که پیش روست…

پیش از اینکه اینترنت و فضای مجازی اینگونه همه گیرشود و امکانات ارتباطی بسیاری را در اختیار کاربران خود قرار دهد، اغلب مجلات صفحه‎ای داشتند با عنوان پاسخ به خوانندگان؛ در این صفحات، پاسخگو(اغلب سردبیر یا دبیرتحریریه نشریه و..)  به صورتی موجز و کوتاه به سوالاتی که از سوی خوانندگان مطرح می‎شد پاسخ می‎داد؛ سوالاتی…

ادامه مطلب

یک تک گویی – یک اجرا: «خیلی به تو فکر می کنم»

این تک گویى به عنوان جلوه‎اى از همبستگى با واسلاوهاول، براى اجرا در فستیوال تئاتر آوینیون در 21 جولاى 1982 نوشته شده. *** نویسنده وارد مى‎شود. پیراهن و شلوار به تن دارد. دسته‎اى نامه‎ی پستى به همراهش است. مى‎نشیند، نامه‎ها را یکى پس از دیگرى مرور مى‎کند؛ از یک مشت نامه، دو تاى مهّم…

ادامه مطلب

«نوشتن و رئالیسم»؛ مقاله ای از برتولت برشت

اکنون مفهوم “رئالیسم” موردنظر ماست؛ مفهومی‎ قدیمی که توسط افراد بسیاری برای بیان مقاصد متعددی مورد استفاده قرار گرفته است و قبل از آن‎که ما آن را به کار بگیریم باید مفهوم فوق را از موارد نامربوط و اضافی پاک سازیم. این کار لازم است، زیرا وقتی فردی‎ مایملکی را به ارپا می‎برد ناگزیر باید…

ادامه مطلب

نامه‎ای از توماس مان؛ درباره‎ی گریز به زندگی

فرزندان عزیزم عزیزان من، خوب می‎دانید که کتابی باب میل من نگاشته‎اید و آگاه هستید که من آنانی را که می‎کوشیدند مرا از نویسندگان تبعید شده‎ی آلمان جدا کنند و از جمله‎ی تبعیدشدگان به شمار نیاورند، با شکست مواجه ساخته‎ام و هرچند سالها گذشته است، پیوسته‎ کوشیده‎ام خود را از جمله‎ی آنان به شمار آورم.…

ادامه مطلب

شمیم بهار؛ رازی که هنوز سر به مهر مانده!

شميم بهار در سال هاى آغازين دهه چهل ظهور مى كند و در سال هاى آغازين دهه پنجاه دست از چاپ داستان برمى دارد. يك پروسه ده ساله كه برآيند آن ۷ داستان ماندگار در تاريخ داستان نويسى ايران است. از نخستين اثر او يعنى «طرح» كه به تابستان چهل و دو نوشته شده تا…

ادامه مطلب

«ملکوت» بهرام صادقی اثری‎ست بی‎اهمیت!

درمیانه‎ی دهه شصت نجف دریابندری گفتگویی کرد که در زمان خود بسیار جنجالی بود، او ضمن منحط خواندن بوف کور (البته منحط به معنایی خودش مراد می کرد) عقیده داشت بوف کور به سبک و سیاقی نوشته شده که برخلاف تصور هدایت که فکر می‎کرد بسیار نوبرانه است، از مد افتاده بوده و غیره  (این…

ادامه مطلب

ادبیات داستانی دهه‎ها‎ی سی و چهل در «مد و مه»

تا پایان سال 1390 قریب یک ماه فرصت باقی‎ست، سال پیش در چنین ایامی بود که پرونده ای برای صادق هدایت ترتیب دادیم و تقریبا عمده مطالب یکماهه آخر سال را به این نویسنده بزرگ اختصاص دادیم. امسال نیز ویژه‎نامه ی پایان سال «مد و مه» را که انتشار آن در روزهای آینده آغاز خواهد…

ادامه مطلب

روایت خواندنی و جذاب محمد علی سپانلو از چگونگی تشکیل کانون نویسندگان ایران

خاطراتی از فصل اول کانون نویسندگان ایران 1349-1346 هرچند که تشکیل کانون‎های مستقل و غیر دولتی در عرصه هنر و ادبیات، در کشور ما  همواره با چالش‎هایی اساسی از درون و بیرون روبه‎رو شده، اما این مسئله مانع از آن نمی‎شود که بتوان از کنار اهمیت وجود داشتن چنین تشکیلاتی که به‎نوع حافظ منافع صنفی…

ادامه مطلب

پدرم عاشق نوشتن رمان بود!

پدرم می‎خواست نویسنده شود. یادم‎ نمی‎آید که هیچ وقت از توی این فکر بیرون‎ آمده باشد. بیشتر روزها، صبح زود، قبل‎ از این که کیفش را بردارد و برود سرکار، می‎رفت پشت میزش می‎نشست و می‎نوشت. من خیال می‎کنم نوشتن برای‎ او یک‎جور وسوسه بود و این وسوسه هم‎ مثل بیشتر وسوسه‎ها دست نیافتنی بود.…

ادامه مطلب

چرا سارتر جایزه نوبل را نگرفت؟!

شاید این روزها ژان پل سارتر و نظریاتش جذابیت چند دهه پیش را نداشته باشد، اما هرچه هست شخص او همچنان در میان برخی چهره ای محبوب به شمار می‎آید به خصوص برای نسلی که یاد و خاطره او و آثارش متضمن شور و حالی نوستالژیک است. به‎‎خصوص ماجرای عاشقانه و خاص او و سیمون…

ادامه مطلب

«ریسک نوشتن» از نگاه هاینریش بل

نویسنده : هاینریش بل نویسنده : مارولالایان ریسک نوشتن ٌ هانریش بل/ترجمه‎ی مار و لالایان هفت سال پیش به دیدن سردبیر مجله‎ی معروفی رفتم‎ که می‎خواستم نوشته‎ای را به او ارائه دهم؛ به محض این که‎ اجازه‎ی ورود گرفتم، دست‎نویس را تقدیم او کردم-یک‎ داستان بود-اما او اصلا به آن نگاه نکرد، آن…

ادامه مطلب

مدرن و پسامدرن در داستان امروز

مسأله‎ی اساسی این است که ما چگونه “ادبیات” یک متن را از آن استخراج کنیم و به عنوان نویسنده و نه به عنوان منتقد از آن‎ فراتر برویم. چون نویسنده کسی است که ساختارزدایی از بزرگترین‎ ساختارها می‎کند و اساس بزرگترین ساختارها خود تاریخ است و نویسنده جدی کسی است که ضمن این‎که با تاریخ…

ادامه مطلب

پست مدرنیسم چیست؟

در راستای ارائه تعریفی از پست‎مدرنیسم از میان گستره بحثهای‎ درباره آن، بحثهایی که در تفکرات از بسیاری جهات‎ امروزی پیش متنی، نقش مرکزی دارند، در اینجا تعریفی را که جیمز مورلی ارائه داده می‎آوریم. این، همان تعریفی است که در فهرست کنفرانس‎ الکترونیکی فرهنگ پست مدرن آمده است. *** در وهله نخست، پست مدرنیسم؟…

ادامه مطلب

«از پائولو کوئلیو متنفرم» به روایت کامران محمدی

حمیدرضا امیدی سرور از جمله معدود آدم‌هایی است كه هنوز شور و حال نوشتن، عشق به ادبیات و نویسنده و دنیای تلخ داستان، در حركات و رفتار و كلامش پیداست. از آن‌هایی كه در بدترین شرایط ممكن می‌نویسد و در بدترین شرایط ممكن، نخستین كتابش را در نشر آموت منتشر كرده است؛ «از پائولو کوئلیو…

ادامه مطلب

رمان از منظر جرج لوکاچ

لوکاچ چه در دوره هگلي و چه در دوره مارکسيستي اش، به پيوند ميان رمان و جامعه مدرن باور داشت. او اين عبارت هگل را نقل مي کند که رمان «حماسه بورژوايي» است.(آدرنو، 1381؛ 414 ) البته لوکاچ در دوره پيش مارکسي خود نه از جامعه سرمايه داري که از جامعه مدرن و از جامعه…

ادامه مطلب

«هنر داستان‎نویسی» مقاله ای از ماریو بارگاس‎یوسا

ماریو بارگاس‎یوسا از نامداران جهان ادبیات مدرن آمریکای لاتین در مقدمه‎ای که بر نمایشنامه‎ی “دوشیزه خانم تاکنا” نوشته (1891) تئوری خود را در هنر داستان‎نویسی تشریح‎ می‎کند. این نوشته همان اندازه در شناخت شخصیت ادبی یوسا مهم است که در هنر داستان‎نویسی خواندنی است. “دوشیزه خانم تاکنا” ترجمه‎ی آزاده آل احمد (از متن‎ اسپانیولی) توسط…

ادامه مطلب

فرانسویان دلبسته رمان گوتیک‎اند

روابط سیاسی و نظامی فرانسه و انگلستان در پایان قرن‎ هجدهم بسیار پرتنش بود. علی رغم این خصومت، بده بستان‎ ادبی ادامه داشت، به ویژه پس از صادرات انبوه رمان گوتیک‎ انگلیسی به آن سوی آبراهه‎ی مانش، حتی شکوفا هم شد. این‎ نوع ادبی قریب پنجاه سال، تا 1830 یا حدودا تا آن تاریخ، بازار…

ادامه مطلب

انسان‎ها سایه‎وار می‎آیند و می‎روند! (نامه هایی از اسکار وایلد)

این نامه‎ها از کتاب«نامه‎های اسکاروایلد»انتخاب شده‎اند.  اسکاروایلد این نامه‎ها را در سالهای 1882 و 1883، و پس از سفر موفقیت‎آمیزش به آمریکا نوشته است. خطاب نامه‎ها به‎ دوستان و نزدیکان اوست. اسکاروایلد در این نامه‎ها درباره‎ی نظریاتش راجع به زندگی و هنر و اثر هریک بر دیگری سخن‎ می‎گوید. نامه‎ی اول‎ 20 ژانویه 1882-به…

ادامه مطلب

میهمانی در خانه‎ی لویی آراگون!

26 مارس 1977، پاریس عصر دیروز در ایستگاه متروی‎"سوربابیلون‎"با سیاوش کسرایی و یک دوست دیگر ایرانی که تا آنموقع نمی‎شناختم (حامد فولادوند) در کافه‎ی کوچکی قرار داشتیم. از آن‎جا رفتیم به دیدن‎"لویی آراگون‎"شاعر معروف فرانسوی. قرار ملاقات را فولادوند گرفته بود. در خانه‎ی نسبتا بزرگی نزدیک کاخ نخست‎وزیری و در عین حال نزدیک به‎ سفارت…

ادامه مطلب

راوی و زاویه‎ی دید در داستان نویسی

راوی و زاویه‎ی دید از اساسی‎ترین عناصر داستانی هستند. کلمه‎ی داستان کوتاه در اکثر فرهنگها به معنی “روایت” و “تحکیه” هم به معنی “حکایت کردن” به کار رفته است. در ابتدا این‎ اصطلاح در مقابل کلمه‎ی فرانسوی رمان به کار می‎رفت که‎ به‎تدریج از هم جدا شدند و دو کلمه‎ی جداگانه با مفاهیم جداگانه‎ به…

ادامه مطلب

«فمنیسم» از زبان سیمون دوبوار

سیمون دوبوار نیز هماننده دوست، همراه و عشق ازلی و ابدی‎اش ژان پل‎سارتر، فیلسوف، روشنفکر، فعال اجتماعی، داستان‎نویس و... بود؛ ترکیبی که اگر امروز کمی از مد افتاده باشد،  اما در آن سالها روی بورس بود به اشکال مختلف می‎شد دید و اینکه یک فیلسوف ادبیات را بهعنوان ابزاری برای بسط فلسفه و دیدگاهش بکار…

ادامه مطلب