رمان “مرشد و مارگریتا” یکی از سخت خوان ترین رمانهای قرن بیستم است؛ تا آنجا که بسیاری از منتقدان ادبی هم حتی در خوانش آن، کمتر همداستان هستند
حقیقت این است که خوانش یک متن داستانی با رویکرد “نقد نو” ۱ چندان هم ساده نیست. با آن که از تاریخ تکوین این گونه نقد نیم قرن گذشته است، طرح آن در نقد ادبی ما تازگی دارد و آنچه هم هست، تنها در سطح اشاراتی به تاریخچه و توضیح گذرای برخی از عناصری است…
“سرود مردگان” نقطه ی عطفی در رمان نویسی نویسنده و افزون بر این، در تاریخ ادبیات داستانی معاصر ما است. این رمان به اعتبار “نوع ادبی هم “رمان مدرن است و می توان آن را از دیدگاه “مدرنیسم” مورد مطالعه قرار داد، هم به اعتبار تاریخگرایی اش، “رمان تاریخی” به شمار آورد و آن…
گیریم که ما َنفْس نظریه یا اندیشه ی نظری از هر نوعی را تصدیق کنیم، اما سرشت “موضوع” نظریه [ که می خواهد یک متن “ادبی” را موضوع کار خود قرار دهد ] و شیوه هایی را که برای تحلیل آن برمی گزینیم ، همچنان ناگشوده و مبهم باقی می ماند. به راستی وقتی…
واقعیت، این است که منتقد ادبی، دانشجوی ادبیات (فارسی، انگلیسی و هر زبانی دیگر) و خواننده ی امروزی متون ادبی، نمی تواند در محدوده ی رویکردهای “نقد ادبی سنتی” به “خوانش متن” بپردازد و این متون و به ویژه ادبیات داستانی را، تجزیه و تحلیل، تفسیر و درک کند.