رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

بایگانی سالانه: 2010

داستان آدینه (۹): «مه دره و گرد راه» اثر مهشید امیرشاهی

نهمین داستان آدینه «مد و مه» را به اثری از مهشید امیرشاهی اختصاص دادیم، نویسنده‎ای که در سالهای پیش از انقلاب، چند مجموعه داستان منتشر کرد که آثار قابل اعتنایی بودند، و از او چهره نویسنده‎ای مستعد را به نمایش گذاشتند. او سالهای پس از انقلاب را در خارج از کشور زندگی  و آثاری نیز…

ادامه مطلب

داستانِ داستان در ایران(۱): سر چشمه‎های داستان‎نویسی در ایران

داستانِ داستان، روایتی‎ست از سیر داستان‎نویسی در این دیار، از آغاز تا به امروز (شاید)، روایتی‎ست که قرار نیست خطی باشد، بلکه بنا بر این شده ، هر بخش تکه‎ای از  پازلی باشد تا به تدریج در کنار هم نشسته و شاید - اگر عمری بود و حوصله‎ای و یا حتی «مد و مه»‎ای -…

ادامه مطلب

کتاب‌خوانی با اعمال شاقه (۳): عشق در پامنار!

و این هم بخش سوم، از چهار‎گانه(!) طنز امید مهدی‎نژاد در جریده شریفه‎ی الکترونیکی «مد و مه» که استقبال از آن با توجه به آمار و ارقام بازدید‎ها از این صفحه، خوب بوده و ما نیز به او گفتیم که نرخ بازدید خوب است، پس بیا و ادامه بده، چند بار هم در اول مطالب…

ادامه مطلب

نگاهی گذرا به قلم زدن های سالیان محمود دولت آبادی

محمود دولت‎آبادی بی‎نیاز از معرفی‎ست، نویسنده‎ای که لااقل کلیدر او (و ایضا جای خالی سلوچ)، فخر ادبیات داستانی معاصر بوده، از دولت آبادی در سالهای اخیر کار تازه چندانی منتشر نشده، به جز نون نوشتن، که شرح اوضاع و احوال او بود، بازتاب یافته در میان یاداشت‎هایی روزانه و شخصی او در سالهای گذشته  و…

ادامه مطلب

داستان‎نویسی و رمان؛ به روایت ویلیام فاکنر (بخش اول)

ویلیام فاکنر برای آنها که اندک شنایی با ادبیات داستانی جدی داشته باشند، نامی آشناست. کیست که آوازه نام این نویسنده‎ی بزرگ امریکایی و شاهکارش «خشم و هیاهو» را نشندیده باشد. اگر اغلب نویسندگان  صاحب نام یک شاهکار دارند، فاکنر نویسنده‎ای‎ست با شاهکارهایی فراوان در کارنامه خود، آبشالم آبشالم، حریم ، روشنایی ماه اوت و...…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان«آن‎گاه مانند ماه»، اثر مهدی پوررضائیان

دور از انتظار نیست اگر نویسنده‎ای که سابقه تالیف کتب تربیتی و روانشناسی در کارنامه خود دارد، هنگامی که برای داستان نویسی دست به قلم می برد، اثری را ارائه کند که دارای جنبه روان‎شناسانه است، این نکته در رمان «آن‎گاه مانند ماه» به شکلی محسوس قابل رویت است، البته نه فقط به این دلیل…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۸): «ساندویچ»؛ به همراه «حکایت مسافری که چمدانهایش را باز نکرد»

«یک نویسنده یک داستان» این هفته را به دلیل مصادف بودن آن با سالمرگ دکتر غلامحسین ساعدی، به داستان کوتاه «ساندویچ» اثری از این نویسنده بزرگ و فراموش نشدنی اختصاص دادیم، نویسنده‎ای که دردمندانه زیست و دردمندانه با زندگی وداع کرد. در کنار این داستان یادداشتی هم درباره ساعدی خواهید خواند، با عنوان: «حکایت مسافری…

ادامه مطلب

چگونه از ایده‎‎های‎مان یک داستان بسازیم؟

خواندن تجربیات نویسندگان بزرگ کمترین فایده‎اش این است که ما را پیشاپیش در تجربیات نابی سهیم می‎کند که می تواند راه‎های تضمین شده و موفق را پیش روی ما بگذارد. این تجربیات می تواند شامل شگردهای داستان نویسی، مراحل خلق رمان و حتی چگونگی کشف یک ایده و پرورش آن باشد، در این نوشته با…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان «زیر آفتاب خوش خیال عصر» اثر جیران گاهان

اگرچه كه هنوز كه هنوز است، به لحاظ كمي تعداد مردان نويسنده در قياس با زناني كه دست به قلم دارند، بيشتر به نظر می‎رسد، اما از منظری دیگر بي‎اغماض می‎توان گفت كه نه تنها به لحاظ كمي بر تعداد زنان نويسنده افزوده شده، بلكه درمجموع  به لحاظ كيفي هم رشد محسوسي در حاصل كار…

ادامه مطلب

گفتگو با ارنست همینگوی (بخش پایانی)

کمتر نوسسندهای می توان یافت که همچون همینگوی تجربه های ناب زندگی را در داستان نویسی به خدمت گرفته باشد، از تجربه جنگهای داخلی اسپانیا بگیرید تا تجربه زندگی در اروپا و قلب فرانسه-پاریس- جایی که پاتوق شاخص ترین نویسندگان و روشنفکران هم دوره او بوده. با این حال شاید جالب باشد که نویسنده ای…

ادامه مطلب

چه کسی نخستین رمان فارسی را نوشت؟

نخستین رمان فارسی چه نام دارد؟ این رمان در چه زمانی و متاثر از چه شرایطی نوشته شد؟ شاید این‎ها سوالهایی باشد که به ذهن شما هم خطور کرده. اهل تحقیق به این سوال‎ها پاسخ‎های متفاوتی داده‎اند که احتمالا شما نیز به آنها برخورده‎اید، در این مطلب می‎خواهیم پاسخی قریب به یقین برای این سوالات…

ادامه مطلب

نگاهی به مجموعه داستان «برف و سمفونی ابری» اثر پیمان اسماعیلی

«برف و سمفونی ابری» عنوان کلی مجموعه داستانی از پیمان اسماعیلی است که چاپ اول آن در تابستان 1387توسط نشر چشمه انتشار یافته و تاکنون به چاپ سوم رسیده و جوایزی را نیز برده است؛ از جمله جایزه دهمین دوره منتقدان و نویسندگان مطبوعات به‎عنوان بهترین مجموعه داستان سال گذشته، جایزه مهرگان ادب و جایزه…

ادامه مطلب

گفتگو با ارنست همینگوی (بخش اول)

چگونه می توان اثر داستانی در خور اعتنایی  نوشت؟ خواندن تجربه های همینگوی در اين گفتگوي جذاب، در این زمینه بسیار به شما کمک خواهد کرد. همينگوي با شوخ طبعی می گوید که گاهی شانس می آورم و داستانهایم خوب می شود! اما صرف نظر از این شوخی، حرفهای او نشان از دشواری کار نویسندگی…

ادامه مطلب

داستان آدینه(۷): «آئینه شمعدان طلا» از حسینقلی مستعان

هفتمین داستان آدینه «مد و مه» را به یک پاورقی نویس دیگر اختصاص دادیم، کسی که پاورقی‎ «آفت» را در میانه دهه سی در مجله «تهران مصور» نوشت، به دلیل اقبال در میان مردم، شش سال (بیش از 300 قسمت) ادامه یافت، شاید امروز باورش سخت باشد، اما برخی از علاقمندان این پاورقی، همانجا کنار…

ادامه مطلب

نگاهی به داستان «زیر باران» از کتاب «کافه پری دریایی» اثر میترا الیاتی

این یادداشت را در حالی درباره‎ی مجموعه داستان «کافه پری دریایی» می نویسم که به چاپ سوم رسیده و بدین اعتبار می‎توان گفت که خوانندگان خود را یافته و توسط مخاطب خاص و عام هم دیده شده.  شاخص‎ترین ویژگی مضمونی داستانهای میترا الیاتی در این مجموعه، تم اجتماعی آنهاست. او در این داستانها به مسائل…

ادامه مطلب

کتاب‌خوانی با اعمال شاقه(۲): عشق به صورت عند المطالبه!

در هفته پیش برای ایجاد تنوع در مطالب «مد و مه»، طنز را نیز به این مجموعه افزودیم، برای این کار هم رفتیم به سراغ «امید مهدی نژاد» که از جمله چهره های شناخته شده، فعال و جوان و شاید هم خوش ذوق (!) این عرصه است. البته با این امید که امید ما را…

ادامه مطلب

صادق هدایت و پیوستن به بزم مردگان!

مقاله‎ي زير در مجله‎ي لوموند چاپ شده به سال 1987، مقاله‎اي كه نشان دهنده رويكردي دوباره در آن سالها به آثار صادق هدايت دارد، رويكردي كه نه تنها در اين كشور كه در كشورهاي ديگر از غرب تا شرق در دوره‎هاي مختلف شاهد بوده‎ايم و البته در بسياري مواقع نيز از آن غافل بوده‎ايم، آيا…

ادامه مطلب

سفری به لاله زار قدیم؛ حیف از آن روزها که ندیدیم!

در این سالها از لاله‎زار عزیز قدیم هیچ رد و نشانی نمانده، حتی از آن چند سینمای معدود قدیمی و یا انگشت‎شمار سالن‎های تئاتری که در دهه شصت و اوایل هفتاد، بقایایش هنوز لک و لکی می‎کردند. حمید رضا امیدی سرور در میانه‎ی دهه‎ی شصت، روزهای جمعه که به لاله‎زار می‎رفتی، هنوز…

ادامه مطلب

نگاهی به کتاب «بی‎چیزها» نوشته کاتارینا هاکر

هميشه آن اتفاقي تكان دهنده‎تر است كه وقتی اصلا احتمال وقوع آن را نمي‎دهيم، با وقوع خود مارا شگفت زده كرده و همه تصوراتمان را برهم مي‎ريزد. شايد اگر واقعه يازدهم سپتامبر در هر كشور ديگري اتفاق افتاده بود، نه تنها تا اين اندازه توجهات جهاني را به خود جلب نمی‎كرده، بلکه این چنین نیز…

ادامه مطلب

چگونه می‎توان نیم کیلو «اولیس» و دو و نیم کیلو «در جستجو…» را بلعید!

ایرانی جماعت سالهاست چشم انتظار «اولیس» جویس لحظه شماری می‎کند، شاید که یا ممیز ارشاد انصاف به خرج بدهد و از خیر جرح و تعدیل این یکی بگذرد و یا اینکه منوچهر بدیعی که زحمت بسیار زیاد برای ترجمه این اثر را کشیده، کمی انعطاف به خرج داده و رضایت بدهد به کوتاه کردن بخش‎های…

ادامه مطلب

گفتگویی تازه با «ابراهیم گلستان»

ابراهیم گلستان چهره ای ست یگانه در تاریخ ادبیات داستانی معاصر و همچنین تاریخ سینمای این دیار خاصه سینمای مستند، از معدود کسانی که اگر چه به یک حوزه از هنر بسنده نکرد و تجربه ی کار در حوزه ای دیگر را نیز به کارنامه خود افزود، اما در هر دو نیز از سرآمدان بود،…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۶): «عشق دلقک» نوشته ارونقی کرمانی

اشاره: برای داستان آدینه‎ی این هفته، به سراغ رسول ارونقی کرمانی یکی از معروف‎ترین پاورقی‎نویسان دهه‎ی چهل رفتیم، با داستانی به‎نام «عشق دلقک» که از مجموعه داستانی به همین نام، انتخاب شده است. البته ذکر این نکته ضروری‎ست که ارونقی کرمانی بیشتر با پاورقی‎های طولانی‎اش که در مجله «اطلاعات هفتگی» منتشر می‎شد، شهرت داشت، اما در…

ادامه مطلب

در عصر سلطه‎ی رسانه‎های دیجیتال، رمان به راه خود ادامه می‎دهد…

وقتی اولین تصاویر محو و مبهم  بر روی کاغد عکاسی نقش بست، سخن از مرگ هنر نقاشی به میان آمد. وقتی هنر هفتم متولد شد، خیلی‎ها پرونده ی عکاسی را مختومه اعلام کردند. وقتی ویدئوهای خانگی به بازار آمدند، عده‎ای به سوگ سینما نشستند و عمر آن را پایان یافته دانستند. وقتی ... اما…

ادامه مطلب

تأملات ادبی (۲): گذری جریان‎شناسانه به ادبیات داستانی پس از انقلاب

در فضای ادبی امروز با طیف‎ها یا جریان‎های گوناگونی روبرو هستیم، جریانهایی که برخی در عین برخورداری از نقاط اشتراک فراوان، ظاهرا بیشتر علاقه دارند به اختلاف سلیقه‎های اغلب بسیار جزیی بپردازند، تا نقطه اشتراک‎های بسیاری جدی، البته کم نیست مواردی هم که این اختلاف‎ها سابقه ادبی نداشته و بیشتر شخصی و ناشی از سوء‎تفاهم‎هایی‎ست…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان «شبیه عطری در نسیم» نوشته رضیه انصاری

چقدر از این شهر بروی آن شهر و از این مملکت به مملکتی دیگر؟ این ور آب، آن ور آب، روی زمین، زیر خاک... همه زندگی که می شود فرار. دیگر آشنایی نمی ماند که بویی شبیه عطرش در نسیم هواییت کند، وقت خوابگردی، میز و صندلی ها را از جلو پات بردارد، مثل جریان…

ادامه مطلب

داستان نویسی (فن نوشتن) به روایت «آن تایلر»

«آن تایلر» اگر چه در ایران از جمله نویسندگان بسیار مشهور به حساب نمی‎آید (مخصوصا اینکه اغلب آثارش به فارسی ترجمه نشده، مگر داستانهایی پراکنده در مجلات، کتابها و جنگ‎های گوناگون)؛ اما آنها که ادبیات داستانی را جدی و پیگیر دنبال می‎کنند، با نام او به خوبی آشنا هستند، خاصه آنکه او عروس ایرانی‎ها هم…

ادامه مطلب

آیا رمان می تواند جهان را دگرگون کند؟

ابتدا ضروری است بر این نکته تأکید شود که مقصود از رمان جدی در اینجا البته اثری با کیفیت ناب و برخوردار از ظرایف هنری در مقابل رمان بازاری یا همان داستان‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌واره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است که به گونه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای خام و سردستی نوشته و چاپ شده و معمولا به مذاق اذهان ساده، سطحی و سهل‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پسند نیز بسیار خوش…

ادامه مطلب

همه چیز درباره کتابهای جیبی (یاد و خاطره کتابهای جیبی)

روزگاری  در هر کتاب‎فروشی قفسه‎هایی بسیار به کتابهای جیبی اختصاص می‎یافت و یا اغلب دکه‎‎ی روزنامه‎فروشی در کنار مجلات و روزنامه‎ها قفسه‎هایی فلزی برای عرضه‎ی آنها داشتند و حتی برخی دکه‎ها در سطح شهر تهران، تنها به فروش چنین کتابهایی می‎پرداختند، برخی ناشران تمرکز کار خود را روی انتشار کتابهای جیبی گذاشته بودند، اما آن…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۵): «یک روایت عشق» اثر عباس نعلبندیان

زن نشسته بود و برق چشمانش اتاغ را پر كرده بود. ولي مه آمد. مرد كمي صبر كرد تا موج مه بگذرد، چون اگر در اين حين حركت مي‌كرد، بي شك به چيزي مي‌خورد. شايد هم چيزي مي‌شكست... مه رفت. مرد گفت: شما كه هستيد؟ از كجا آمده‎ييد؟ زن گفت: صبر كن چيزي نگو! مرد…

ادامه مطلب

گفتگو با «آلبرتو موراویا»؛ خالق «دلتنگی»

«آلبرتو موراویا» نامی آشنا برای علاقمندان ادبیات داستانی در ایران به حساب می‎آید، اکثریت قریب به اتفاق آثار او به فارسی ترجمه شده و با اقبالی نسبی قابل قبول نیز روبرو شده‎اند، اما سوای این پاره‎ای از ادبیات دوستان ایرانی موراویا را به دلیل علاقه‎ای که به «بوف کور» صادق هدایت داشته گرامی‎ می‎دارند، موراویا…

ادامه مطلب