رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

خواندنی ها (۲): هر آنچه درباره دربی قرمز – آبی پایتخت دوست دارید بدانید!

چه اهل فوتبال یاشی و چه نباشی، نمی توانی در برابر دربی قرمز و آبی پایتخت بی تفاوت باشی.  ما هم به عنوان یک آبی سنتی (!) از دیرباز پای این بازی نشسته ایم، مخصوصا در این یکی دو - سه ساله که یک آبی دو آتشه در خانواده ما ظهور کرده و چه بخواهیم…

ادامه مطلب

«سفر به انتهای شب» شاهکار سلین از نگاه پل نیزان

این رمان خارق العاده اثری است برجسته با قدرت و غنایی که کوته‎فکران موفرفری ادبیات‎ بورژوایی ما را با آن آشنا نمی‎کنند. هزاران بی‎اعتنایی تحمیلی نیز نمی‎تواند مانع از آن شود که ما از این کتاب استقبال کنیم، آن هم به شیوه‎ای متفاوت با رمان‎های پاکدامن و آرمان‎گرا، رمان‎های‎ توله سگ‎های دانا. سفر به انتهای…

ادامه مطلب

گفتگوی حامد بهداد و چنگیز جلیلوند: از بهروز وثوقی تا فردین و ناصر ملک مطیعی

شاید نتوان مشخص کرد که صدای یک بازیگر، چند درصد از کار او را تشکیل می‎دهد، اما بی‎گمان می‎توان گفت صدای بازیگر می تواند حاصل کار یک بازیگر را ارتقاء دهد و یا اینکه کامل آن را زمین بزند. همانگونه که خیلی از ستارگان سینمای صامت با ورود صدا، صحنه را ترک کرده و خانه‎نشین…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۴۷): «چاپ دوم» از بهرام صادقی

«هیچ لازم نبود که در را باز کنند: در خودش‎ باز بود، و همچنین هیچ لازم نیست که بگوییم‎ اول کدام یک به درون آمدند: معلوم است- اول خانم‎ها و بعد آقایان.» این یکی از بهترین شروع هایی ست که در یک داستان کوتاه فارسی خوانده ام. همانقدر ساده و تکان دهنده که از یک…

ادامه مطلب

دیدار با خالق ملکوت!

بهرام صادقی شخصیت غریبی است، آرام بود و صمیمی، اما این ظاهر او بود ظاهری که همچون پرده‎ای‎ ضخیم، درون پرتلاطم و ناآرام او را از دیدرس غریبه‎ هایی که قادر به درک او نبودند پنهان می‎کرد. دومین باری که بهرام صادقی را دیدم، پیش از ظهری‎ بود در هتل نادری. اولین بار در کافه…

ادامه مطلب

بهروز وثوقی: شاید دیگر هیچ گاه نتوانم به ایران بازگردم!

چند سال پیش وقتی داوران جشنواره سانفرانسیسكو جایزه خود را به عباس کیارستمی اهدا کردند و او نیز این جایره را به بهروز وثوقی که در سالن حضور داشت، تقدیم و تاکید کرد این جایره را به وثوقی می‎دهد برای همه‎ی سالهایی که در سینما حضور داشت و همه‎ی سالهایی که نتوانست حضور داشته باشد…

ادامه مطلب

گزارش مراسم هفتادمین دوره گلدن گلوب؛ همه آنها که جایزه بدست به خانه رفتند!

نیره رحمانی: چند روز بعد از معرفی نامزدهای هقتاد و پنجمین دوره مراسم اسکار، دیگر جایزه معتبر امریکایی که معمولا نتایج آن می تواند به گمانه زنی ها درباره اسکار قوت بدهد، اعلام شد. هفتادومین مراسم سالانه جوایز گلدن گلوب (2013) که به معرفی برگزیدگان سال 2012 اختصاص داشت، با اجرای "تینا فِی" و "امی…

ادامه مطلب

همه آنچه درباره بهرام صادقی باید بدانید!

بهرام حدود ساعت نه و نیم به منزل آمد. دخترها خواب بودند. برای صرف شام با بهرام به آشپزخانه‎ رفتیم (شام آن شب باقلاپلو با گوشت بود) . در حین صرف شام، بهرام درباره‎ی کرم بهداشتی بپانتن و قدرت پیش‎گیرندگی قرص‎های آن در ریزش موی سر حرف می‎زد. ناگهان کلامش قطع شد، دستی‎ که قاشق…

ادامه مطلب

آقای نویسنده شعر هم می گفت!

بهرام صادقی شعر هم می‎گفت، حتی پیش از آن‎که قصه‎نویسی را آغاز کند، شعرهایش را اغلب نام مستعار چاپ میکرد، نام مستعاری که با ترکیب حروف نام اصلی‎اش ساخته بود: صهبا مقداری. البته شعرهای صادقی به قوت داستانهایش نیست. داستان نویس بی همتا و نابغه معاصر، در شعر و شاعری چندان ممتاز به نظر نمی رسد.…

ادامه مطلب

روایت جالب مجید مجیدی از دیدار با بهروز وثوقی!

کم نیستند کسانی که باور دارند که بهروز وثوقی بهترین و قدرتمندترین بازیگر تاریخ سینمای ایران بوده، البته چه با این ادعا موافق باشیم و چه نباشیم، چندان گزافه به نظر نمی رسد، و دست کم او را می توان جزو انگشت شمار بازیگران توانمند تاریخ سینمای ایران محسوب کرد. به خصوص اینکه او درست…

ادامه مطلب

نگاه حمید رضا اکبری شروه به «از پائولو کوئلیو متنفرم!» اثر حمید رضا امیدی سرور

اگر عاشقانه بودن مضمون رمان و بهره بردن از یکسری قواعد آشنا در این گونه آثار را مصداقی از خواننده‎محور بودن بدانیم،  حمید رضا امیدی سرور با نخستین رمانش «از پائولو کوئلیو متنفرم!» ، ما را با اثری خواننده‎محور به جهت طرح کلی مضمون این رمان، روبرو ساخته  که با استفاده از شیوه‎ی  ساده نویسی…

ادامه مطلب

مجله نگین (۱۳۴۹): سنگر و قمقمه‌های خالی، به‌همت کتاب‌ زمان، زیور طبع یافت!

نوشته زیر را می توان اولین معرفی و نقد مجموعه آثار بهرام صادقی به حساب آورد، نوشته ای که در مجله نگین در 31 تیر ماه 1349، اندک زمانی بعد از انتشار سنگر قمقمه های خالی (که در این نسخه -چاپ نخست- ملکوت هم جزو این مجموعه بود)، منتشر شده. به هر حال از آنجا…

ادامه مطلب

رضا سید حسینی: بهرام صادقی‎ و استعداد عجیب‎ داستان‎سازی او

اواسط دهه‎ی چهل بود. از فرانسه برگشته‎ بودم و دوباره سردبیری سخن را به عهده گرفته‎ بودم. هفته‎ای یک شب نویسنده‎های مجله‎ گردهم می‎آمدند. دکتر خانلری هم می‎آمد و درباره‎ی مطالب آن شماره بحث می‎شد. بهرام‎ صادقی هم می‎آمد اما مدتی بود که دیگر داستانی ننوشته بود. در یکی از آن روزها در کنار او نشستم و…

ادامه مطلب

نامزدهای نهایی هشتاد و پنجمین دوره مراسم اسکار چه کسانی هستند؟

نامزدهای نهایی هشتاد و پنجمین دوره مراسم جایزه اسکار اعلام شدند. در سالن ساموئل گلدوین تیه‌تر در بورلی هیلز معرفی شدند. «لینکلن» جدیدترین ساخته "استیون اسپیلبرگ" با نامزدی در 12 بخش، از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردان، بازیگر مرد و بهترین بازیگر مکمل مرد، در رده نخست لیست کاندیداهای این دوره جوایز اسکار است. «زندگی پی»…

ادامه مطلب

معرفی فیلم (۲): «جانگوی آزاد شده» کارگردان کوئنتین تارانتینو

بالاخره وسترن اسپاگتی کوئنتین تارانتینو روی پرده رفت، و همانطور هم که پیش‎بینی می‎شد فیلم پرحاشیه‎ای از کار در آمد. حاشیه‎هایی که از زمان ساخت فیلم شروع شده بود، بعد از آن نیز ادامه یافت و این بار نیز تارانتینو همچون دیگر آثارش هم استقبال در میان تماشاگران را دارد و هم توجه منتقدان را…

ادامه مطلب

گفتگویی با محمد رضا اصلانی (فیلمساز) درباره بهرام صادقی و آثارش

گفتگوی زیر که به زندگی و آثار بهرام صادقی می‎پردازد، حاصل نشستی‎ست با محمد رضا اصلانی نویسنده، مستند ساز و فیلمساز ایرانی که آثاری نامتعارف در کارنامه خود ثبت کرده (همانند شطرنج باد و آتش سبز)، او همچنین در نوشتن فیلمنامه ملکوت که براساس داستان بلند ملکوت بهرام صادقی توسط خسرو هریتاش روی پرده رفت،…

ادامه مطلب

ماجرای ده شاهکار ادبی ناتمام؛ وقتی مرگ بدموقع در می زند!

مرگ معامله ای است ناخوشایند. درد، رنج و هزینه دارد. واقعا بهتر است آدم از مرگ پرهیز کند. عزرائیل هم همیشه در بدترین موقعیت سراغ آدم می آید. شاید آدم در حال آویزان کردن قشنگ ترین تابلویش روی دیوار باشد یا تازه با زیباترین زن زندگی اش آشنا شده باشد. شاید در حال نوشتن شاهکار عمرش…

ادامه مطلب

ادبیات داستانی، کار نویسنده و بزرگان داستان در ایران، به روایت بهرام صادقی

آنچه در ادامه می آید دیدگاه های بهرام صادقی ست، از زبان خودش، درباره نوشتن و نویسندگان ایرانی و خارجی که خواندن آن خالی از لطف نیست. بهرام صادقی سال‎ها قبل از مرگش در مصاحبه‎ای با روزنامه آیندگان و در پاسخ به‎ ایرادهایی که مصاحبه کننده نسبت به دو داستان‎ کوتاه بهرام صادقی یکی “وسواس”…

ادامه مطلب

دو نامه از بهرام صادقی به ابوالحسن نجفی

صرف نظر از اینکه ابوالحسن نجفی برای نویسندگان حلقه  یا مکتب اصفهان از جایگاه ویژه‎ای برخوردار بود و به دلیل  احاطه‎اش به زبان فرانسه و اشرافش بر ادبیات ایران و جهان حکم بزرگتری داشت، برخی از این چهره‎ها نظیر بهرام صادقی و یا حتی هوشنگ گلشیری علاقه شخصی خاصی به او داشتند. ابوالحسن نجفی بود…

ادامه مطلب

خواندنی ها (۱): چرا ترک‎ها موفقتر از ما بودند؟

اگر تعصب را کنار بگذاریم باید قبول بکنیم که ترکیه به عنوان یک کشور جهان سومی همسایه ما، که نه پیشینه و فرهنگ غنی ما را دارد و نه منابع طبیعی و خدادای ما را بهتر از ما پیش رفته، اصلا قرار نیست وارد بحث‎های سیاسی و نظایر آن شویم، امروز چند عکس جالب دیدیم…

ادامه مطلب

برداشت آذر نفیسی از «آقای نویسنده تازه کار است» اثر بهرام صادقی

برخی داستان‌ها گویی كه با مخاطب خود سر شوخی دارند و برخی مخاطبان را وامی‌دارند تا مدام بپرسند ماجرا چیست، نویسنده چه می‌خواهد بگوید، آیا قصد شوخی و بازی دارد؟ اگر پاسخ دهیم بله، نویسنده بازی دارد به برخی برمی‌خورد، فكر می‌كنند داستان جدی نیست، فكر می‌كنند كه به بازی گرفته شده‌اند و تنها معدودی…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۴۶): «آقای نویسنده تازه کار است» از بهرام صادقی

 “آقای نویسنده تازه كار است “ ، اما خواهش می‌كنم، از حضورتان صمیمانه خواهش می‌كنم كه فراموش نكنید عنوان استان این نیست، چیز دیگری است:  “ آقای اسبقی برمی گردد . ” البته من هم با شما هم عقیده‌ام كه نویسنده در نام‎گذاری سلیقه به خرج نداده ‌است، اما به حقیقت سوگند می‌خورم كه این…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۴۵): «صراحت و قاطعیت» داستانی از بهرام صادقی

در گردش‌گاه بزرگ شهر به هم بر خوردند، امّا ما خیلی زود كار خود را فیصله دادیم. حقیقت این است كه آن‌ها پس از طیّ مقدّمات هیجان‌انگیزی به هم رسیدند. این مقدّمات چه بود؟  اوّل، جوان نجیب و سر به زیر ما، آقای X، كه اتفاقاً در این لحظه سرش رو به بالا بود، حس…

ادامه مطلب

در هوای نوستالژی(۲): یادی از همه آنهایی که توپ طلا به خانه برده اند!

«مد و مه» سایتی‎ست درباره ادبیات و هنر اما گاه آدم با مطالبی روبه رو می شود که حیفش می آید آن را در اختیار دیگران نگذارد، به خاطر همین بخش در هوای نوستالژی را راه انداختیم تا از هر دری در آن بنویسیم. و حالا از فوتبال، البته پر بیراه نیست اگر بعضی بازیکنان…

ادامه مطلب

بهرام صادقی: روح سرگردان خیابان‌های تاریک

 مهم‌ترین مضمون داستان‌های بهرام صادقی ذهنیت بازماندگان نسل بعد از کودتای ۲۸ مرداد است. آرمان‌ها از دست رفته، روشنفکران هزیمت کرده‌اند و عده‌ای از آن‌ها برای گذران زندگی کارمند شده‌اند. در همان حال لایه‌ اجتماعی تازه‌ای هم پدید آمده که از یک رفاه نسبی برخوردار است. حسن عابدینی در «صد سال داستان‌نویسی در ایران» می‌نویسد:…

ادامه مطلب

اگر ادبیات وجود نداشت. . .

این نوشته پیشگفتاری است که دوریس لسینگ، برنده‎ی جایزه‎ی نوبل در ادبیات سال 2007 بر فرهنگ راهنمای ادبیات انگلیسی کیمبریج نوشته است. این کتاب، چاپ جدید فرهنگی است که حدود بیست سال پیش از سوی دانشگاه کمبریج انگلستان به چاپ‎ رسید و چندی پیش به شکلی کامل‎تر و به روزتر به سرپرستی ایان اوزبی انتشار…

ادامه مطلب

برترین فیلمهای کٌمدی تاریخ سینمای جهان (قسمت اول)

ژانر کٌمدی به عنوان یکی از گونه های مهم و پٌرطرفدار، از جایگاه ویژه ای در تاریخ سینما برخوردار است. از پیدایش و ظهور سینما تا کنون، آثار کٌمدی همواره سهم مهمی در بقا و پیشبٌرد سینما داشته است و توانسته تعداد زیادی از بازیگران و کارگردان های برجسته سینما را عرضه کند، برخی از…

ادامه مطلب

کدام فیلم ها سودای سیمرغ در سر دارند؟!

به گزارش از روابط عمومی سی و یكمین جشنواره بین المللی فیلم فجر؛  هیات انتخاب بخش سینمای ایران، فیلم های سینمایی منتخب دو بخش "سودای سیمرغ "و "نگاه نو"  این دوره جشنواره را به این ترتیب معرفی كرد: فیلم اولی ها:"اشیا از آنچه در آینه می بینید به شما نزدیکترند" به كارگردانی نرگس آبیار و…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان «صد سال تنهایی» نوشته گابریل گارسیا مارکز

گابریل گارسیا مارکز در رمان صد سال تنهایی به شرح زندگی شش نسل خانواده بوئندیا می‌پردازد که نسل اول آنها در دهکده‌ای به نام ماکوندو ساکن می‌شود. داستان از زبان سوم شخص حکایت می‌شود. طی مدت یک قرن تنهایی پنج نسل دیگر از بوئندیاها به وجود می‌آیند و حوادث سرنوشت ساز ورود کولیها به دهکده…

ادامه مطلب

یادداشتی بر رمان «از پائولو کوئیلو متنفرم!» نوشته‌ی حمید رضا امیدی سرور

در این زمانه اگر نویسنده‌ای بخواهد مضمونی برای نوشتن رُمان‌اش پیدا کند، شاید عشق آخرین موضوعی باشد که به نظرش برسد. نویسنده‌ای که خطر کند و وارد چنین مقوله‌ای شود، باید روایت‌اش را آن‌چنان بی‌رمق پیش ببرد که حساسیتی برنیانگیزد و جرح و تعدیلی متن‌اش را ننوازد. برای گریز از چنین موقعیتی است که بعضی…

ادامه مطلب