خوشبختانه پس از سالها کم توجهی به ادبیات وحشت در یکی دوسال اخیر شاهد جبران این خلاء بودهایم، علاوه بر اینکه انتشارات افراز کتابی مستقل درباره گوتیک منتشر کرده، نشر مرکز نیز ترجمه دو رمان کلیدی در این گونه یعنی دکترجکیل و مسترهاید و فرانکشتین را با ترجمهای شایسته به بازار داده است. متن زیر…
برای کسی که می نویسد، ضعیف یا قوی، انتظار تولد نوشته اش همانند انتظار عاشقی ست که برای دیدار معشوق بیقراری می کند؛ دیر می گذرد، سخت می گذرد... همانند رضای رمان «از پائولو کوئلیو متنفرم» که بارها بیقراری دیدار غزل را تجربه می کند و تاب می آورد...
دیر گذشت و سخت تا سرانجام…
شعر معاصر ایران-8: از دفتری به همین نام. سرودهی امین مرادی. ویراستار: یاسین محمدی. تهران: انتشارات افراز. چاپ اول: پاییز 1390. 96 صفحه. 1100 نسخه. 2500 تومان.
...
نمیدانم اینکه میآید
به دستهای تو،
در هزارهی بعدی میرسد
یا باید به زبان دیگری
مادرانه حرفهایم را
هجّی کنی.
بههرحال
امروز سوار میشوی
کنار…
“خداوند بر روح ضعیفان رحمت آورد. ”
“آنچه که من میگویم در درونم است. من خود تجربهاش کردهام. ”
توماس مان، رماننویس آلمانی در دوم ژوئیه 1877 در کالا (1) ورتمبرگ (2) به دنیا آمد و در 12 اوت 1955 در زوریخ بدرود زندگی گفت. پدرش که با حرفه بازرگانی روزگار میگذرانید، چندی بعد به…
روابط سیاسی و نظامی فرانسه و انگلستان در پایان قرن هجدهم بسیار پرتنش بود. علی رغم این خصومت، بده بستان ادبی ادامه داشت، به ویژه پس از صادرات انبوه رمان گوتیک انگلیسی به آن سوی آبراههی مانش، حتی شکوفا هم شد. این نوع ادبی قریب پنجاه سال، تا 1830 یا حدودا تا آن تاریخ، بازار…
احمد محمود نویسندهای گوشهگیر بود، از آن نویسندگانی كه كمتر در در میان اهالی ادبیات آفتابی میشوند. او حتی در اوج دوران شهرت و اعتبار ادبیاش چندان اهل حضور در محافل و مجالس مختلف حتی از نوع ادبیاش نبود. اما به جای آن بیشتر حضور آثارش و تأثیر آنها در فضای ادبیات معاصر احساس میشد…
آیا هنوز هم والدین، کتاب برای بچه خود انتخاب و خریداری میکنند؟ بگذارید سوال را به صورتی دیگر بپرسیم: آیا در دنیای شهرزدگی امروزِ ما، مخصوصاً در شهرهایی بزرگ مانند تهران، بچهی امروز چه جایگاهی برای خودش خلق کرده است؟ نسلهای جدید، بیپروا همهچیز (به صورتِ خاص، والدین خودشان) را نقد…
این نامهها از کتاب«نامههای اسکاروایلد»انتخاب شدهاند. اسکاروایلد این نامهها را در سالهای 1882 و 1883، و پس از سفر موفقیتآمیزش به آمریکا نوشته است. خطاب نامهها به دوستان و نزدیکان اوست. اسکاروایلد در این نامهها دربارهی نظریاتش راجع به زندگی و هنر و اثر هریک بر دیگری سخن میگوید.
نامهی اول 20 ژانویه 1882-به…
26 مارس 1977، پاریس
عصر دیروز در ایستگاه متروی"سوربابیلون"با سیاوش کسرایی و یک دوست دیگر ایرانی که تا آنموقع نمیشناختم (حامد فولادوند) در کافهی کوچکی قرار داشتیم. از آنجا رفتیم به دیدن"لویی آراگون"شاعر معروف فرانسوی. قرار ملاقات را فولادوند گرفته بود. در خانهی نسبتا بزرگی نزدیک کاخ نخستوزیری و در عین حال نزدیک به سفارت…
"فارسی بخند" عنوان اولین کتاب سپیده سیاوشی است، مجموعهای با نه داستان ِ کوتاه و راوی ِ دنیای امروز: راوی ِ دنیای مهاجرت (از ایران به هلند یا اهواز به تهران، فرقی نمیکند)، رابطههای بسته به نخهایی باریک و نازک، و رفتنهایی که برگشتی با خودشان ندارند.
سیاوشی شبیه دیگر نویسندههای امروز نیست. او به…
آنچه دلتنگیهای نویسنده جماعت را هرازگاهی تسلی میبخشد و شادش میکند، دو لتِ گشودة پنجرهای رو به ابرهای سربی یکدستی است که چهارگوشاش انگار به چهارگوش آسمان میخ شده و سرشاخههای سپیداری لخت است در دل پاییز سرد و رخوتزده منقّش به لکههای سیاه از انبوه کلاغهای منحوس روی شاخههایش و زوزة گرگ گرسنهای گمشده…
این آخرین مصاحبهایست که با سلین انجام شده، آن نویسنده فاشیست، متفرعن، گَنده دماغ، اما در عین حال دارای سبکی مفتون کننده و نثری غبطه برانگیز، که کتابی دیوانهکننده چون «سفر به انتهای شب» را نوشته و انبوهی شاهکار دیگر، نویسندهای که کار ضعیف در کارنامه اش نمی توان دید، چرا که همواره در اوج…
این ساعتِ شنی که به خواب رفته است... سرودهی رُزا جمالی. تهران: نشر چشمه. چاپ اول: تابستان 1390. 1200 نسخه. 74 صفحه. 2200 تومان.
اسبهاییست که بیوقفه در خونم میخوانند
آن اسبها که یاران خونی مناند
این شکلها به شعاع آن منحنی بستهاند
درخت ساکنیست
که بر اشکوبهها ریشه کرده است.
پشت جلد کتاب
بخشی از خاطرات آدمی همیشه به وهم…
رمان «مرگ و پنگوئن» چند سالیست که توسط نشر روزنه منتشر شده، ولی متاسفانه این رمان ارزنده با توجه چندانی روبه رو نشد و تقریبا منتقدان ادبی با سکوت از کنار آن گذشتند و مخاطبان هم اقبالی به آن نشان ندادند. چندی قبل اما، با رفتن یوسف انصاری به نشر روزنه (به عنوان مسئول بخش…
راوی و زاویهی دید از اساسیترین عناصر داستانی هستند. کلمهی داستان کوتاه در اکثر فرهنگها به معنی “روایت” و “تحکیه” هم به معنی “حکایت کردن” به کار رفته است. در ابتدا این اصطلاح در مقابل کلمهی فرانسوی رمان به کار میرفت که بهتدریج از هم جدا شدند و دو کلمهی جداگانه با مفاهیم جداگانه به…
رمان نویسی در این دیار با گونه تاریخی آغاز شد و لااقل تا یکی دو دهه بعد از آن که رمان اجتماعی نیز در ایران متولد شد، نویسندگان به مدد تخیل و یا اشرافشان بر تاریخ، به نوشتن رمان تاریخی مشغول بودند و احتمالا این تداوم حاصل اقبال گونه تاریخی در میان مخاطبان نیز بوده؛…
نامِ تو زخمِ من است. سرودهي آزاده طاهایی. تهران: انتشارات مروارید. چاپ اول: 1390. 1100 نسخه. 112 صفحه. 2800 تومان.
...
صد سال به عقب،
صد سال به جلو،
فرقی نمیکند.
شمارش اعداد
در قبرستان،
مثل شمردن دانههای خاک
بیهوده است.
از قبری به قبر دیگر،
چیزی از جنس خاک
در درونمان…
اشاره: علی چنگیزی متولد 1356 آبادان است. اولین رمان چنگیزی «پرسه زیر درختان تاغ» - نشر ثالث- با استقبال خوبی از طرف منتقدان و مخاطبان ادبیات داستانی روبهرو شد. رمان دوم علی چنگیزی «پنجاه درجه بالای صفر» را میتوان در ادامهی رمان اولش دانست. فضاهایی که چنگیزی برای نوشتن انتخاب میکند خارج از فضای رایج…
اظهار نظر نویسندگان در مورد منتقدان اغلب ضد و نقیض است، گاه با دلخوری، گاه از سر احترام و... در روزهای گذشته یک بخش از تظر منتقدان در باره نویسندگان را خواندیم، امروز بخش دیگری از آن را میخوانیم که دربردارنده نکات جالب توجهیست، در آینده میکوشیم گزیدهای از نظر نویسندگان داخلی درباره منتقدان را…
پشت جلد کتاب: ژاکلین هلتون – معروف به کوراین هایدن، در سال 1971 در بیست سالگی در ونکوور بر اثر ابتلا به نوعی سرطان نادر درگذشت. او در هجده ماهه آخر عمرش تصمیم گرفت خاطرات خود را به عنوان میراث برای دخترش (جیل) که هنوز نوزاد بود بنویسد. استودیوی یونیورسال فیملی براساس خاطرات او ساخت…
سیمون دوبوار نیز هماننده دوست، همراه و عشق ازلی و ابدیاش ژان پلسارتر، فیلسوف، روشنفکر، فعال اجتماعی، داستاننویس و... بود؛ ترکیبی که اگر امروز کمی از مد افتاده باشد، اما در آن سالها روی بورس بود به اشکال مختلف میشد دید و اینکه یک فیلسوف ادبیات را بهعنوان ابزاری برای بسط فلسفه و دیدگاهش بکار…
دستم به نوشتن نمیرود. بدجوری کسل و دلزده شدهام. دلزده از همه چیز، به خصوص نوشتن. و حتی این یادداشت را که مینویسم با کمال دلزدگی است. گاهی فکر میکنم که اصلاً چرا باید بنویسم. چه کسی گفته است که این چند روز عمر را باید صرف نوشتن کنم. کمابیش همیشه…
حقیقت اینکه زیاد اهل شعر نیستم، فقط آنقدر که اموراتم را بگذرانم در لحظههایی که چیزی جز شعر نمیتواند پاسخگوی بیتابیهای آدم باشد.از همین رو نه به شکل تخصصی و پیگیر اما به شکل مداوم با آن دمخور بودهام. با این حال از همین رو بسیار هم ایدهآلگرا هستم، هر شعری را به خلوت خود…
بهار امسال در میان کتابهای نشر افراز برای نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، کتابی تئوریک با نام «نوشتن برای تئاتر» منتشر شد، یکی از دهها عنوان کتابی که در طول همین ماهها توسط چند نشر اصلی تهران در زمینه تئاتر و سینما، به بازار عرضه شده بودند. کتابی جلد مشکی که خودآموزی در زمینهی نوشتن نمایشنامه…
دیروز در خبرها، «گلایههای یک نویسنده غیرتهرانی از چاپ اثرش با هزینه شخصی» ماجرای تلخی که اگر چه نمونههای فراوانی دارد، اما هربار که به موردی از این دست برمیخورم حسابی حالم گرفته میشود و در کل یاد این میافتم که نوشتن در این ولایت چقدر کاربیقدر منزلتیست. احساس آدمی که میخواهد اثرش را چاپ…
گاه نویسندگان ادعا می کنند نقدهایی که توسط منتقدان بر آثارشان نوشته میشود، نمیخوانند. اما در مقام عمل میبینیم که به وقتش خط به خط این نقدها را هم می خوانند! نویسندگان در مورد منتقدان نظرات مختلف و ضد و نقیضی دارند، برخی کار آنها را در خور اهمیت و برخی نیز بیارزش میخوانند و...…
بعد از ظهر یکی از روزهای سرد آخر پاییز، بعد از شبی برفی، کافه گارنو جلسهی نقد مجموعه داستان «کلاغ» نوشته فرشته نوبخت.
وارد که میشوم، تک و توک جا برای نشستن پیدا میشود، سی سی و پنج نفری آمدهاند و از این حیث از جلسات نقد پر مخاطب به حساب میآید، بیشتر حاضران هم…
به خاطر دارم چند سال پیش مستند «گفتگو با سایه» نوشته حبیب احمد زاده به کارگردانی خسرو سینایی در جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد، صرف نظر از کیفیت هنری فیلم که چنگی به دل نمیزد، به لحاظ مضمونی حرف تازهای نداشت، یا لااقل برای من که در طول سالهای دور و نزدیک نسبت…
هرچند که میدانست، یا باید میدانست که ساعات طولانی تنهایی نهتنها به تمرکز او کمکی نخواهد کرد، بلکه تنها او را برای دقایقی طولانی و بیپایان سر جای خود مینشاند تا با حالتی مسحور و شیفته به درختان بیرون پنجرهی اتاق مطالعهاش خیره بماند... و همینطور که تاریکی همهجا را فرا میگیرد، انعکاس شبحگونهی خود…